انجمن تخصصی فلزیاب و ردیاب
تاریخ : پنج شنبه 8 آذر1403 - 2:08pm



پاسخ به موضوع  [ 6542 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 ... 496 , 497 , 498 , 499 , 500 , 501 , 502 ... 655  بعدی
 ردیاب یونی ساخت دوستان سایت همسایه (فرانکو) 
نویسنده پیغام

تاریخ عضویت: شنبه 14 بهمن1396 - 6:51pm
پست: 28
پاسخ با نقل قول
سلام عرض میکنم خدمت دوستان و آقا عرفان عزیز
آقا عرفان من دیشب هم مقدار مقاومت های قسمت دیسیپلی رو به مقادیر اولیه(طرح اصلی) برگردوندم که باز فایده نداشت. حالا قصد دارم به عنوان آخرین تقلا و آخرین حرکت مدار رو به حالت اولیه تغییر بدم(بدون سلف دوم و آمپلی) که اگر باز نشد کلا بی خیال این مدار بشم.
سوالی که ازشما دارم این هستش که: به نظر شما در مرحله ی نخست قسمت سلف دوم رو جدا کنم ؟و یا آمپلی رو جدا کنم؟ یا هردو رو با هم جدا کنم از مدار؟
اگر بخوام آمپلی رو جدا کنم سنس اثر آسمون در محل کاوش به چه صورت هست؟ منظورم اینه حالا که ما آمپلی رو جدا کردیم و طبیعتا ولوم 4.7 کیلو هم جدا شده تلاش برای سنس اثر آسمون فقط با ولوم آستانه هست؟به چه صورت؟


پنج شنبه 28 فروردین1399 - 2:09pm
کاربر فعال
کاربر فعال

تاریخ عضویت: دوشنبه 4 آبان1394 - 3:42pm
پست: 79
پاسخ با نقل قول
سلام خدمت دوستان عزیز بهرام،روز،و...
چکیده هایی از فرمایشات استاد حمید و دیگر عزیزان و اساتید رو با ذکر صفحه مربوطه قرار میدم که بخش عمده یی از سوالاتی رو که مطرح کردید رو درونش خواهید یافت

ص227
خواهش میکنم.
خب من تستهای بیشتری با رادیوی SW انجام دادم و میتونم تا حد زیادی تجربه شما رو تایید کنم! در رادیوی SW هم وقتی نزدیک سقف یا ستون میشیم صدای خروجی خیلی زیاد میشه. نکته جالب تر اینکه فلزات معمولی تقریبا تاثیری روی رادیو ندارن ولی روی هر فلزی که داخل زمین یا دیوار هست مثل لوله ها و یا شوفاژ از فاصله قابل ملاحظه ای باعث زیاد شدن صدای خر خر رادیو میشه!
توجه کنین تقویت کننده فرکانس ورودی در بخش ترانزیستورهای 2 و 3 و 4 مدار هست. بعد از اون توسط دیودهای 1 و 2 و خازن 16 ابتدا یکسو و سپس فیلتر میشه و دیگه شما در خروجی ترانزیستور 5 سیگنال رادیویی ندارین. بیشتر بصورت یک ولتاژ DC هست که باز هم تقویت میشه و همون باعث میشه بتونین از مداری شبیه ولتمتر معمولی برای سنجش قدرت خروجی استفاده کنین. در واقع همه امواجی که در محدوده فرکانسی عرض شده وجود دارن تقویت میشن و در نهایت تبدیل به یک ولتاژ DC شده و اندازه گیری میشن. لذا اگر توقع شنیدن چیزی رو دارین باید خروجی ترانزیستور 4 رو بگیرین که بیشترین موج تقویت شده قبل از یکسوساز در اون جا قرار داره. با این حال اصلا توقعی نیست که چیزی جز نویز بشنوین! بخصوص که فرکانسهایی که تقویت اصلی رو دارن اصلا در باند صوتی نیستن! بهرحال به اعتقاد من بعیده بشه روی باند FM حالتی مشابه کارکرد این مدار رو داشت کما اینکه من هم با رادیوی FM موفق به این کار نشدم. ولی روی باند SW وضعیت خروجی صدای رادیو خیلی نزدیک به عملکرد این مدار هست.
من با سنه دژ عزیز موافقم. وضعیت بخش رزونانس اصلا درست نیست و حتی آنتن تلسکوپی کوتاه هم برای این فرکانسها جواب ضعیفی میده. قطعا اگر آنتن تلسکوپی بلندتری استفاده بشه نتیجه قویتر میشه. چون روی فرکانسهای پایین تر به همون نسبت آنتن بلندتری نیاز هست تا امواج بصورت قوی دریافت بشن. پس یکی از راههای افزایش برد میتونه بلندتر کردن آنتن تلسکوپی باشه که البته حساس ترش هم میکنه.
ص228
zakari عزیز بنده به نوبه خودم در صفحات قبل تحلیلی کلی در مورد بخش اصلی تقویت کننده مدار عرض کردم و با توجه به اون تحلیل بنظرم نمیاد تحلیل دقیق تر کمکی بکنه! تحلیل دقیق وقتی فایده داره که مدار دقیقا کار خاصی انجام بده نه مثل اینجا که طیف نسبتا وسیعی از فرکانسها بدون حساب و کتاب ویژه تقویت میشن! لذا تغییر برخی پارامترها یا تاثیر محسوسی نداره یا بسته به شرایط محیط ممکنه این برداشت صورت بگیره که مثلا فلان چیز بهتر شد درحالیکه اصل داستان این هست که دقت زیادی روی موج دریافتی وجود نداره! با همه اینها من بصورت اجمالی بخشهای مختلف رو توضیح میدم شاید بدرد بخوره.
بخش اسیلاتور: همونطور که طراح هم ذکر کرده این قسمت فقط برای جلوگیری از خود نوسانی تقویت کننده اصلی قرار داده شده و در صورت طراحی بهتر اون بخش نیازی بهش نبود. لذا طبق گفته طراح کریستال 4 و 6 و 8 و 10 مگاهرتز همگی جواب میدن. 3 خازن 1 پیکوی سری شده که ظرفیت مجموع 0.33 پیکوفاراد(!) دارن در مجموع امپدانس بالایی در بخش میکس ایجاد میکنن که تاثیر زیادی روی موج تقویت شده توسط مدار نداره. از این گذشته همونطور که عرض خواهم کرد بدلیل اینکه بهره تقویت مدار از فرکانس 5 مگاهرتز به بعد افت محسوسی میکنه ؛ بنظر میاد در نظر گرفتن کریستال 8 به میزان کمی بالاتر از این رنج به همین دلیل بوده و باعث میشه فرکانس 8 مگاهرتز به میزان چند دسی بل کمتر از فرکانسهای پایین تر تقویت بشه. حتی اگر این فرکانس در حد محسوسی وارد تقویت کننده بشه چون خروجی نهایی یکسو میشه میتونه خودش رو تنها بصورت یک آفست ولتاژ DC ثابت در خروجی نشون بده که البته در تنظیم ولوم ترشهولد هم نقش خواهد داشت. علت تفاوت ولتاژ گیری دوستان در صورت بود و نبود کریستال همین هست.
بخش رزونانس: ترکیب سیم پیچ 1 و خازن 10 یک مدار رزونانس رو تشکیل میدن که نظیرش در مدارات رادیویی مرسوم هست. اگر خازن 10 مقدار 22 پیکو و سیم پیچ ظرفیت 0.1 میکرو هانری (100 نانو هانری) داشته باشن ؛ فرکانس رزونانس معادل 107 مگاهرتز و امپدانس ورودی آنتن 67 اهم خواهد بود! چنانکه عرض خواهم کرد این بخش رزونانس برای این مدار کارایی چندانی نداره چون تقریبا امکانی برای تقویت فرکانس رنج 100 مگاهرتز برای تقویت کننده این مدار وجود نداره! لذا تاثیر مدار رزونانس جزئی هست.
بخش تقویت کننده توسط ترانزیستورهای 2 و 3 و 4: فرکانس ورودی از طریق آنتن و بوسیله خازن 9 به بیس ترانزیستور 2 کوپلاژ و در اولین مرحله تقویت میشه. طبیعتا خازن 9 هر چه بیشتر باشه طیف فرکانسهای پایین تر رو بهتر عبور میده. ترانزیستور 2 امکان تقویت به میزان 40 دسی بل (100 برابر) رو فراهم میکنه ولی با توجه به شماره اصلی BC183C استفاده شده و این میزان از تقویت ؛ بازه فرکانسی مطلوب برای تقویت در همین بخش اولیه بین 30 کیلوهرتز تا 3 مگاهرتز خواهد بود! سپس این موج تقویت شده توسط دو طبقه همسان از ترانزیستورهای 3 و 4 به ترتیب به سطح تقویت 60 دسی بل (1000 برابر) و 80 دسی بل (10 هزار برابر!) میرسه. توجه کنین وجود خازنهای 13 و 14 بصورت یک فیلتر بالاگذر عمل میکنه و رقم اونها در تعیین قویترین طیف موج دریافتی توسط دستگاه بیشترین تاثیر رو داره! لذا با این مقادیر در خروجی ترانزیستور 4 بیشترین تقویت رو برای رنج فرکانسهای 300 کیلوهرتز تا 5 مگاهرتز خواهیم داشت که با توجه به طول آنتن و گین اون برای فرکانسهای مختلف در مجموع بنظر من فرکانس 3 مگاهرتز قویترین محدوده فرکانسی هست که میتونه توسط مدار تقویت بشه. برای فرکانس 8 مگاهرتز بنده میزان تقویت نهایی رو در حد 60 دسیبل یا 1000 برابر دیدم که نسبت به فرکانس 3 مگاهرتز حدود 10 برابر ضعیف تره و همونطور که عرض شد فقط آفست ولتاژ DC خروجی نهایی مدار رو کمی تغییر میده. از حدود فرکانس 10 مگاهرتز به بعد هم میزان تقویت افت شدیدی میکنه و روی فرکانس 100 مگاهرتز حتی به زیر صفر میرسه!!! یعنی این شبکه تقویت کننده امکانی برای تقویت موج 100 مگاهرتز نخواهد داشت. دقت کنین طراح هم برای بخش اسیلاتور کریستال حداکثر 10 مگاهرتز رو توصیه کرده و این هم به نوعی محاسبه من رو تایید میکنه! چون کریستالهای بالاتر دیگه تاثیر محسوسی نخواهند داشت و این خودش نشون میده بخش تقویت کننده در چه رنج فرکانسی جوابگو هست.
یکسوسازی و فیلتر: دیودهای سیگنال 4148 امواج نهایی رو که هنوز بصورت فرکانسی هستن بصورت یکسو در میارن و سپس توسط خازن 16 فیلتر شده و به حالت تقریبا صاف DC در میاد. توجه کنین برایند یا مجموع امواج در رنج فرکانسی که عرض شده همگی بصورت یک ولتاژ ثابت در میاد! حالا ممکنه فرکانس 3 مگاهرتز یا 2 مگاهرتز و یا 4 مگاهرتز باشن که همه در اینجا با هم جمع میشن! طبیعتا هر چه دامنه مجموع امواج تقویت شده بیشتر باشه سطح ولتاژ DC هم بیشتر خواهد بود و ملاک اندازه گیری در خروجی مدار هم همین اندازه گیری ولتاژ DC هست. مقدار خازنهای 16 و 17 و 18 و 19 بنظر من تاثیر زیادی در نتیجه نداره و زیاد کردنش فقط میتونه کمی ثبات رو بیشتر و سرعت چشمک چراغها رو کمتر کنه و یا به اصطلاح سرعت ریکاوری دستگاه رو کاهش بده. بنابراین اگر بخواین مدار با سرعت عمل بیشتری کار کنه نباید این خازنها رو افزایش داد چون هر چه بیشتر باشن تایم شارژ و دشارژ هم طولانی تر میشه.
تقویت کننده DC: موج یکسو شده بصورت یک ولتاژ DC به ورودی مثبت اپ امپ داده میشه و با یک ولتاژ ثابت که توسط تقسیم مقاومتی ولوم ترشهولد تنظیم میشه مقایسه میشه و در صورت بیشتر بودن خروجی اپ امپ فعال میشه. میزان تقویت DC بر اساس فیدبک متغیری که با ولوم حساسیت در نظر گرفته شده در حدود 2 الی 6 برابر قابل تنظیم هست.
نمایشگر: ولتاژ DC تقویت شده به ورودی منفی 3 اپ امپ داده میشه که مجموعا بصورت مقایسه گر ولتاژ عمل میکنن. در ورودی مثبت هر بخش یک ولتاژ ثابت جهت مقایسه وجود داره که از شبکه مقاومتهای 19 الی 22 حاصل میشه و 3 سطح ولتاژ ثابت 7.8 و 4.9 و 2 ولت رو برای مقایسه فراهم میکنه. ولتاژ تقویت شده از هر یک از این ولتاژها بیشتر باشه خروجی اون بخش آپ امپ بصورت اکتیو لو فعال شده و چراغ مربوطه رو روشن میکنه. طبیعتا وقتی ال ای سی 3 روشن میشه چون به دو سر بازر متصل هست واکنش صوتی هم فعال میشه.
ص233
دوستانی که مدار رو ساختن یا میخوان بسازن در نظر داشته باشن با توجه به عملکرد فرکانسی مدار در رنج مگاهرتزی که قطعیت داره ؛ در این مدار حتی از یک خازن پلیستر یا ام کا تی نباید استفاده بشه! تمامی خازنها باید از نوع عدسی یا مولتی لایر باشن. اگر به عدسی نوع مرغوب دسترسی داشتین استفاده ازش اولویت داره وگرنه بنظر من بلحاظ ایجاد ثبات در عملکرد مدار بخصوص در صورت تغییر دمای هوا حین کاوش ؛ خازن مولتی لایر بهتر از عدسی معمولی هست.
برای چندمین بار در مورد خاصیت فرکانسی خازنها عرض میکنم خازنهای عدسی یا مولتی لایر که بر پایه دی الکتریک سرامیکی هستن دارای ESR , ESL بسیار کمتری هستن و لذا میتونن تا چندین مگاهرتز و حتی بیش از 1 گیگاهرتز برای نوع عدسی مرغوب جواب خوبی بدن. اما خازنهای پلیستر و ام کا تی بدلیل استفاده از دی الکتریک فیلم که البته ثبات بالا و خطا و نشتی کمی رو بهمراه داره در عوض روی فرکانسهایی بالاتر از 100 کیلوهرتز به خوبی جواب نمیدن که مشخصا با رنج فرکانس کاری این مدار فاصله زیادی داره.
مطلبی که عرض شد قطعی هست و لذا دوستانی که از خازن ام کا تی یا پلیستر در هر کجای مدار استفاده کردن باید حتما در اولین فرصت اقدام به تعویض کنن! وگرنه مدارشون ملاک خوبی برای بررسی عملکرد این طرح نیست.
ص235
دوستان طبق چیزی که من در صفحات ابتدایی تاپیک مطالعه کردم ؛ در مورد آنتن ابتدا ایده استفاده از نوعی سیم پیچ مطرح بود که هر چند کار میکرد اما بعدا خود طراح گفت که آنتن تلسکوپی بهتر هست و دوستان هم ظاهرا به همین نتیجه رسیدن! این مساله مهمی هست که شیوه عملکرد مدار رو بیش از پیش مشخص میکنه.
اولین نکته اینکه اگر قرار بود مدار با فرکانس 100 مگاهرتز کار کنه دیگه آنتن سیم پیچی اصلا نباید جواب خوبی میداد چون عملکرد آنتن تلسکوپی روی اون رنج فرکانسی بسیار بهتر از سیم پیچ هست و اصلا قابل مقایسه نیست که بگیم آنتن تلسکوپی کمی بهتر جواب میده! مطلب دومی که نتیجه گرفته میشه اینه که اگر آنتن سیم پیچی هم تا حدی جواب میداده پس محدوده فرکانسهای چند صد کیلوهرتز یا باند MW هم در عملکرد مدار دخیل بوده چون اون نوع آنتن در رادیوی MW کاربرد داره. سوم هم اینکه اگر هر دو آنتن جواب میدن ولی تلسکوپی بهتره پس قاعدتا باید محدوده فرکانس رادیویی استفاده شده کمی بالاتر از باند MW باشه که عملا از حدود 2 مگاهرتز شروع میشه و ما میدونیم از فرکانسهای بالاتر از 3 مگاهرتز که مربوط به باند SW هستن فقط آنتن تلسکوپی در رادیوها استفاده میشه. بنابراین این مدار باید در رنج فرکانسهای ابتدایی باند SW عمل کنه و این چیزی هست که منحنی پاسخ فرکانسی بخش اصلی تقویت کننده مدار بوضوح اون رو نشون میده. یعنی طیف کلی فرکانسهای تقویت شده تقریبا بین 300 کیلوهرتز تا 10 مگاهرتز و بصورت قویتر بین 500 کیلوهرتز تا 5 مگاهرتز هست که روی فرکانس 3 مگاهرتز میزان تقویت به اوج خودش میرسه.
ص236
خسته نباشید خدمت مهندس حمید و دوستان . مهندس حمید طبق گفته های قبلی شما که دوستان این مدارو در روز و شب هم تست کنن ایا میزان امواج رادیویی و الودگی فرکانسی در شب کم میشه یا نه چون دوستمون پیام موردی رو که سنس داشتن شب بود و یکی از دوستان دیگه عرفان نگفتن سنس دستگاهشون با یک ال ای دی در شب بود یا روز و یا به قولی مردم شب رادیو رو خاموش میکنن تا الودگی فرکانسی کم بشه . ممنون


ممنون.
به نکته خوبی اشاره کردین! امواج رادیویی در باند SW و حتی MW در شب بمراتب قویتر هست! این موضوع از قدیم هم وجود داشته و در زمان کودکی هم یادم هست یک سری از این ایستگاهها رو فقط در زمان شب دریافت میکردیم. این با مساله آلودگی فرق داره. چون طیفی از فرکانسها یا هارمونیکهای اونها که حاصل تاسیسات برقی و صنعتی هستن بدلیل تعطیلی بعضی تاسیسات در شب حذف میشن اما در عوض امواج رادیویی که بنظر من اصل داستان هست در شب تقویت میشن. علتش هم نحوه ارسال این امواج بوسیله لایه های اتمسفر هست که در شب خیلی بهتر انجام میشه. لذا عرض کردم توقع من این هست که اگر بحث عملکرد بر اساس امواج رادیویی محیط در کار باشه ؛ این طرح در شب بهتر از روز جواب بده!
اما نکته دیگری هم در خصوص تاثیر دما وجود داره!!! فلزات با افزایش دما مقاومتشون بیشتر و رساناییشون کمتر میشه. پس اگر بحث تاثیر میزان رسانایی رو هم در نظر بگیریم ؛ در دمای پایین تر رسانایی فلز بیشتر میشه و بصورت یک آنتن قویتر عمل میکنه و این هم میتونه دلیل دیگری باشه که جوابدهی در هنگام شب اندکی بهتر بشه.
ص237
سلام مهندس حميد, خسته نباشيد
فرانکو قبلا گفته بود که اين مدار ابتدا يک حسگر راديويي يا بقول خودش rf sniffer بوده که بر حسب تصادف و با اضافه کردن اسيلاتور 8 mhz اونو تبديل به lrl کرده, يعني مدار اصالتا و در ابتدا يک ميدان ياب راديويي بوده! من از ايشون در مورد فرکانس کاري اين sniffer پرسيدم ايشون اين جوابو به من داد:
If I well remember in the FM range, 90-120 Mhz

با توجه به محاسبات شما که فرکانس کاري رو زير 10mhz بدست اورديد ولي فرانکو اصل طراحي مدارو قبل از اينکه به ردياب تبديل بشه در رنج باند Fm استفاده ميکرده, نظرتون چي هست؟ممنون از زحمات


ممنون.
نظر من همون هست که عرض کردم. تست توسط خود دوستان هم بسیار سادست. اگر این مدار توانایی تقویت فرکانس 100 مگاهرتز رو داشته باشه پس بجای کریستال 8 باید کریستال 100 مگاهرتز هم در خروجی همون آفست ولتاژ یا حتی بیشتر رو بتونه ایجاد کنه! بخصوص که فرکانس 100 مگاهرتز از خازنهای 1 پیکو بیشتر عبور میکنه تا فرکانس 8 مگاهرتز. اما تلقی من این هست که کریستال بالای 10 مگاهرتز به اون شکل جوابگو نخواهد بود و خود طراح هم همین رو بیان کرده و علتش این هست که بخش تقویت کننده ترانزیستوری نمیتونه چنین فرکانسی رو تقویت کنه. پس چطور میتونه همین فرکانس رو از آنتن دریافت و تقویت کنه؟! اصولا اگر به کمک یک مدار ترانزیستوری ساده میشد فرکانس 100 مگاهرتز رو تا حد 80 دسی بی تقویت کرد ؛ خیلی از مشکلات در مدارات فرکانس بالا براحتی حل میشد! ولی بازه فرکانسی جوابدهی مطلوب برای هر تقویت کننده ای علاوه بر توانایی فرکانسی اون قطعه به میزان تقویت هم بستگی داره. هر چه میزان تقویت بیشتر باشه پهنای باند جوابدهی تقویت کننده محدود تر میشه. همین مساله در مورد اپ امپ ها هم وجود داره. مثلا اگر با اپ امپی که پهنای باندش 10 مگاهرتز هست بخواین 60 دسی بل یا 1000 برابر یک سیگنال رو تقویت کنین ؛ پهنای باند مفید این تقویت کننده تقریبا 10 کیلوهرتز خواهد بود نه 10 مگاهرتز!
نکته دیگه این هست که اگر هدف فرکانس 100 مگاهرتز بود دیگه استفاده از هیچ یک از خازنهای 560 پیکو معنی نداشت!!! چنین خازنی نه مربوط به عبوردهی سیگنال صوتی هست و نه فرکانس خیلی بالا. بلکه بیشتر در محدوده چند صد کیلوهرتز تا چند مگاهرتز جواب میده. استفاده از خازنهای 22 نانو و 33 نانو هم بهمین شکل هست و چنین رنج خازنهایی برای کوپلاژ فرکانس 100 مگاهرتز استفاده نمیشن! روی فرکانس 100 مگاهرتز بسته به ترکیب مدار معمولا از خازنهای زیر 100 پیکو باید استفاده کرد چنانکه در بخش رزونانس میبینید از 22 پیکو استفاده شده و این بخش مشکلی نداره. حتی امپدانسش با امپدانس معمول یک آنتن تلسکوپی روی چنین فرکانسی تطبیق داره! اما از نظر اینکه هیچ تناسبی با باقی بخش تقویت کننده نداره مشکل اساسی وجود داره و صرف وجود مدار رزونانس برای فرکانس 100 مگاهرتز سبب نمیشه چنین موجی توسط تقویت کننده ای که قابلیتش رو نداره تقویت بشه!
از این گذشته اتفاقا این خیلی بهتر هست که از فرکانس 100 مگاهرتز استفاده نشه. چون ترافیک ایستگاههای رادیویی روی اون محدوده بقدری زیاد هست که فکر نمیکنم اصلا جوابی بشه گرفت. اما موج SW از هر نظر شانس خوبی داره. بخصوص که امواج این باند بواسطه انعکاس از لایه یونوسفر جو که یک توده هوای یونیزه شده هست منعکس میشن و در منطقه دیگری دریافت میشن! احتمال داره بین خاصیت انعکاسی امواج در محدوده فرکانسی باند SW و یونیزاسیون فلز مدفون هم رابطه ای وجود داشته باشه!!! این خودش میتونه توجیه دیگری برای نیاز به دفن فلز بمدت طولانی باشه که البته در موردش مطمئن نیستم.
ص238
ممنون استاد حميد عزيز,
به نظر شما با وجود اينکه فرانکو ادم باهوشی هست چرا از چنين فيلتري در ورودي مدار استفاده کرده؟؟!! به نظر نميرسه که سهوي بوده باشه! و خيلي هم روي اين مساله تاکيد داره. وحتي نسبت به يک دور زياد شدن سيم پيچ و افزايش اندوکتانس اون مخالفت ميکنه!


فکر میکنم چیز دیگری در این ارتباط وجود داشته باشه که حداقل بنده تا الان متوجه نشدم. اگر بحث مدولاسیون مطرح باشه نمیشه گفت فرکانس 3 مگاهرتز روی 100 مگاهرتز مدوله شده! فرکانس صوتی هم که از داخل بخش تقویت کننده عبور نمیکنه و حذف میشه. کلا فرکانسهای محدوده پایین تر از 300 کیلوهرتز و بالای 10 مگاهرتز به تدریج تضعیف زیادی پیدا میکنن.
در خصوص سیم پیچ البته که نقش اساسی در کارکرد مدار داره! درسته که ما مدار رزونانس رو فاقد کارایی میدونیم ولی وقتی یک سیم پیچ با اون ظرفیت کم آنتن رو به زمین متصل میکنه معنیش این هست که طیف گسترده ای از فرکانسهای محدوده کیلوهرتز تقریبا حذف میشن. در واقع این سیم پیچ به تنهایی نقش یک فیلتر بالا گذر رو ایفا میکنه و عملکردش هم به نوع آنتن وابستگی زیادی داره. اگر سیم پیچ رو بردارین فرکانس های پایین براحتی وارد تقویت کننده میشن و ضریب تقویت هم کلا بیشتر میشه که اینها باعث حساسیت خیلی بالا و عملکرد نامناسب مدار میشن. اما اینکه رقم ظرفیت این سیم پیچ باید در حد 0.1 میکرو هانری باشه و دقتش در همین محدوده اهمیت داشته باشه مطلب عجیبیه.
ص248
درود به تمامی دوستان عزیز:
یه توضیح در مورد nmr میخواستم بدم شاید مفید واقع بشه. برای ایجاد تشدید مغناطیسی هسته باید علاوه بر میدان مغناطیسی ثابت (مثلا میدان مغناطیسی زمین) یک میدان متغیر در زمان با فرکانسی برابر با فرکانس تشدید مغناطیسی هسته عنصر مورد نظر که متناسب با میدان ثابت اعمالی هست رو نیز باید بصورت عمود بر میدان اول بر روی هدف اعمال کنیم. حالا هر چی میدان ثابت و میدان متناوبمون بزرگتر باشن سیگنال برگشتی از هدف قویتر میشه. برای هدفی در میدان مغناطیسی ضعیف زمین این سیگنال برگشتی بسیار بسیار ضعیف خواهد بود و رنج فرکانسی اون برای طلا حدود 37 هرتز و برای هیدروژن که بیشترین فرکانس رو داره حدود 2 کیلو هرتز خواهد بود. بنابراین از اونجایی که این مدار در فرکانسهایی حدود 3 مگاهرتز کار میکنه و فیلتر های بالا گذر تعبیه شده فرکانس هایی حتی در حدود چند کیلو هرتز رو فیلتر و ضعیفتر میکنه و اینکه قدرت فرکانس های nmr بسیار ضعیف هست، بنابراین بحث nmr منتفی هستش.
بحث دیگه اینه که شاید این مدار بر اساس epr یا تشدید پارامغناطیس الکترون کار میکنه . در epr تنها عناصری سیگنال دارن که الکترون غیر جفت شده داشته باشند برعکس nmr که رنج بسیار زیادی از عناصر رو در برمیگیره (در nmr بسیاری عناصر میتونن سیگنال داشته باشن مثل کربن ، هیدروژن و ... ) . تفاوت دیگه epr با nmr اینه که فرکانس nmr برای هر عنصری اختصاصی هستش ولی در epr برای تمام عناصر دارای الکترون جفت نشده فرکانس مشابه هست. برای فلزی در میدان مغناطیسی زمین این فرکانس تقریبا برابر 1.5 مگاهرتز است که تقریبا در رنج کاری این مدار قرار میگیره.
در epr هم مانند nmr به میدان تناوبی دوم علاوه بر میدان ثابت اول برای ایجاد رزونانس نیاز است. ولی تو این دستگاه ما فرستنده سیگنال نداریم تا میدان دوم رو تامین کنه. ولی در فیزیک تئوری وجود داره بنام " اسپین نویز ( spin noise) " که میگه حتی در صورت عدم وجود میدان دوم بدلیل وجود نوسانات کوآنتومی اسپین ها ما همیشه سیگنال ناشی از تشدید مغناطیسی اسپین ها چه بصورت nmr و چه بصورت epr رو داریم. این تئوری بارها در آزمایشگاهها تایید شده. پس میشه گفت دیگه نیازی به ارسال سیگنال نداریم و فقط باید سیگنال دریافتی که حدود 1.5 مگاهرتز در epr هست رو تقویت کنیم. حالا چرا این مدار آهن رو ضعیفتر میزنه؟ میشه گفت به این دلیل که وجود فلز مغناطیسی مثل آهن باعث انحراف میدان مغناطیسی زمین میشه و اتم مربوطه میدان رو قویتر یا ضعیفتر احساس میکنه و عملا فرکانس حاصله از الکترون های جفت نشده آهن در رنج بسیار بالاتر یا پایینتر از 1.5 مگاهرتز قرار خواهند گرفت و از رنج کاری مدار خارج میشه.
فقط نکته ای که میمونه و بسیار مهمه اینه که این نوع سیگنال ها بسیار ضعیف هستن و با تکنولوژی موجود برای اندازه گیری اونها باید نمونه داخل کویل گیرنده سیگنال قرار بگیره نه چند متری آنتن! البته در علم مجهولات بسیار زیادی وجود داره. شاید بشه اینطور گفت که وقتی فلز داخل زمین به مدت طولانی قرار میگیره ( در حقیقت تکون نمیخوره) و سیگنال های تابشی تمام الکترونهای جفت نشده با هم به مرور زمان همدوس میشن و همشون با هم تابش میکنن که اینطوری سیگنال دریافتی میتونه بسیار بسیار قویتر دریافت بشه و شاید به همین دلیله که فلز جدید رو نمیزنه ( این قسمت فقط در حد یک فرض بیان شد).
فقط یه جا یکی از دوستان گفته بودن اگه مواد همینطوری تابش مثلا nmr داشته باشن طی سالیان درازی که از عمر کره زمین میگذره باید تا حالا همه جرم زمین بصورت تابش خارج شده بود و دیگه چیزی از زمین باقی نمونده بود. ولی باید گفت بله بیشتر عناصر خودبخود تابش nmr یا epr دارن ولی این نوع تابش خودبخودی که در تئوری اسپین نویز بحث شده ناشی از نوسانات کوآنتومی ذرات است و ذرات برای نوسان کوآنتومی انرژیشون رو از انرژی خلا تامین میکنن که بحثش مفصله و اینجا نمیشه توضیح داد و به زمین ربطی نداره.
بحث بالا در حد تئوری بیان گردید شاید کمک کننده باشه . میبخشید که طولانی شد

mstar عزیز خیلی ممنون از شما.
مطلب جالبی در خصوص فرکانس EPR فرمودین که شاید به موضوع سنس مرتبط باشه. بخصوص که فرکانس 1.5 مگاهرتز دقیقا در رنج کاری این مدار هست. لطفا تحقیقی هم در خصوص فرکانس NQR انجام بدین! فرکانس NQR (رزونانس چهار قطبی اتمی) دارای رنج 0.5 الی 6 مگاهرتز هست که بطرز عجیبی با رنج فرکانس کاری این مدار مطابقت داره و از طرف دیگه NQR ظاهرا تنها فرکانسی در این مقولات هست که برای معدنیابی هم استفاده میشه و جنبه کاربرد عملی در زمینه مشابه کار ما داره! البته متاسفانه این فرکانسها مختص فلزات نیستن.
نکته قابل تامل این هست که اولا این فرکانسها توسط سنسورهای سیم پیچی خاص و تنها تا فواصل چند سانتی قابل اشکارسازی هستن. در ثانی در اکثر مقالات به احتمال تداخل امواج رادیویی موجود در محیط هم اشاره شده که هیچ راه حل قطعی نخواهد داشت. بطور مثال فرکانس 1.5 مگاهرتز که مطرح شد معادل 1500 کیلوهرتز و در منطقه شلوغی از امواج رادیویی انتهای باند MW قرار داره! لذا اگر امواج رادیویی عامل سنس نباشن روی چنین فرکانسی تداخل اونها قطعیت داره و نمیشه در شرایط مختلف جواب خوبی گرفت.
ص294
درود بر دوستان گرامی
در مورد nqr هم باید گفت این مورد هم تقریبا مثل nmr عمل میکنه با این تفاوت که در nmr یک میدان مغناطیسی ثابت با ایجاد نیرو بر اسپین های هسته ای باعث ایجاد تراز های انرژی میشه ولی تو nqr میدان الکتریکی با ایجاد نیرو بر چهار قطبی الکتریکی هسته اتم این تراز ها رو ایجاد میکنه. وقتی اسپین کلی هسته بیشتر یا مساوی 1 باشه ( طلا این شرط رو داره) توضیع بار الکتریکی هسته اتم بصورت کروی نخواهد بود و بیشتر شبیه بیضی میشه. در این حالت میدان های الکتریکی اطراف میتونن با اعمال نیرو بر این نوع ناهمگنی توضیع بار باعث ایجاد تراز های انرژی بشن، و وقتی پروتون ها در این تراز ها نوسان کنن میتونن امواج الکترومگنتیک تابش کنند. از این روش بیشتر در مورد کشف مواد منفجره استفاده شده. چون بهترین منبع میدان الکتریکی برای این منظور میدان الکتریکی حاصل از الکترونهای جفت نشده خود اتم و یا اتمهای مجاور در ملکول و شبکه کریستال و یا بار الکتریکی یونهای مجاور هست با این روش میشه به ترکیبات شیمیایی مواد پی برد. مثلا در ملکول یک نوع ماده انفجاری ما سه نوع نیتروژن داریم ، ولی هر کدوم از این نیتروژن ها بدلیل قرار گرفتن در یک مکان خاص از ملکول میدان الکتریکی متفاوتی رو احساس میکنن و در نتیجه ترازهای انرژی متفاوتی رو ایجاد میکنن و از این رو فرکانس های nqr برای هر کدام از این نیتروژن ها متفاوت خواهد بود. پس نتیجه میشه که فرکانس nqr خیلی وابسته به ترکیبات ملکولی است. مثلا برای همین نیتروژن ها که بحث شد در حدود چند مگاهرتز هستش ( مثلا 3 مگاهرتز) ولی برای ترکیبی از طلا مثلا AuCl ، فرکانس nqr طلا حدود 270 مگاهرتز و برای AuF سه مگاهرتز بالاتر از قبلی هستش. برای طلای خالص متاسفانه بنده منبعی ندیدم که فرکانس داده باشه. برای طلای خالص هم بعید میدونم فرکانس اونقدر کمتر باشه که در محدوده کاری این سیستم قرار بگیره.
نکات مهم در این زمینه اینه که : اولا این فرکانس های nqr بشدت وابسته به دما هستن، و زیر زمین هم خودتون میدونین دما میتونه در جاهای مختلف متفاوت و در نتیجه فرکانس تغییر میکنه. البته تو nmr فرکانس خیلی کم وابسته به دما هست و میشه ازش چشم پوشی کرد.
دوما با توجه به اینکه این فلزی که زیر زمین مونده ، یونهای اون در اطرافش پخش میشن و این پخش یون میتونه یک میدان الکتریکی ایجاد کنه و از اونجایی که nqr فرکانس وابسته به شدت میدان الکتریکی هست، این پخش یون باعث تغییر فرکانس میشه و این خودش یعنی اینکه برای هر فلزی با توجه به طول زمانی که زیر خاک مونده و با توجه به نوع خاک و رطوبت خاک فرکانس های بسیار متنوعی خواهیم داشت.
بنابراین بحث nqr هم منتفی هستش. بعضی مواقع فرکانس به چند صد مگاهرتز هم میرسه که خارج از محدوده کاری این سیستم هست.
موفق و سلامت باشید

مهندس حمید گرامی با تشکر از اطلاعات مفید و آموزنده شما
فقط یه نکته خواستم بگم که ما تو فیزیک خلا کوآنتومی داریم که انرژی فوق العاده زیادی داره و ذرات کوآنتومی هم میتونن این انرژی رو دریافت و بازتاب کنن. ولی این انرژی خلا بصورت بکگراند هستش و با امکانات متعارف نمیشه اونو استخراج کرد. ذرات کوآنتومی مثل همین نوسانات اسپینی از این بکگراند میتونن انرژی دریافت و بازتاب کنن که این مقدار بسیار بسیار کمی از انرژی هستش و با تکنولوژی های پیشرفته بزور میشه دیتکتش کرد. البته تو سالیان اخیر خیلی از دانشمندان در زمینه استخراج انرژی خلا کار کردن و اختراعات زیادی هم ثبت شده. یکی از معروفترین این دانشمندان آقای Bernard Haisch هستش که بنیانگذار موسسه فیزیک خلا کالیفرنیا هستش و یکی دیگه مثلا Harold E. Puthoff هستش که دانشمندی بسیار تراز بالا هستش و خودش چند شرکت در زمینه تحقیقات در مورد انرژی خلا تاسیس کرده که یکی از اونها earthtech هستش. البته باید گفت که بصورت عملی و کاربردی فکر نمیکنم هنوز موفق به استخراج این انرژی شده باشن. ولی همینطور که گفتم حق با شماست و ذرات کوآنتومی نمیتونن این مقدار انرژی که ما تو این سیستم دیتکت میکنیم رو تامین کنن و انرژی تابشی اونها بسیار کمه.
ص250
همینطور که تو نمودار شماره 1 میبینید هر فلزی قدرت بازتاب امواجش متفاوته. نمودار 1 برای سه فلز طلا و نقره و آومینیوم رسم شده. مثلا برای طلا در طول موج تقریبا500nm بیکباره قدرت بازتاب امواج بسیار کم میشه ولی برای طول موج های بلندتر تقریبا بیشتر موج تابشی بازتاب میشه.
در نمودار شماره 2 همینطور که میبینیم برای امواج با قطبشهای متفاوت ضرایب بازتاب از سطح طلا متفاوت هستش. اینو میشه تو نمودار 3 هم مشاهده کرد که تو هر زاویه تابشی امواج با قطبش s-polarized بیشتر از امواج با قطبش p-polarized منعکس میشن و به احتمال بسیار زیاد که البته باید بیشتر تحقیق بشه هر فلز نسبت بازتاب p-polarized اون به مقدار بازتاب s-polarized منحصر بفردی خواهد داشت. و اگر ما هر دوی این قطبش ها رو ارسال و در موج برگشتی نسبت این دو رو اندازه بگیریم به احتمال بسیار زیادی خواهیم تونست جنس فلز مورد نظر رو حدس بزنیم. البته ممکنه موج بازتابی از عناصر مختلفی بازتاب پیدا کرده باشه که اینجا کار سخت میشه . البته برای هر مشکلی یه راه حل هم هست
ص251
چند نکته دیگر در خصوص ساخت و استفاده از دستگاه برای کاوش وجود داره که عرض میکنم. باقی داستان دیگه به تستها و تلاش دوستان بستگی داره.
1- در مورد ولتاژ آفست خروجی DC سر خازن 18 یا پایه 3 آیسی 1 بنظر من بهترین ولتاژ چیزی بین 3 تا 5 ولت هست. بالا بودن بیش از حد این ولتاژ که حاصل موج 8 مگاهرتز اسیلاتور داخلی مدار هست سبب میشه سیگنالهای ضعیف تر در دل موج 8 مگاهرتز گم بشن و طبیعتا حساسیت سنس دستگاه کاهش پیدا میکنه! ولتاژ از حدی کمتر هم منجر به حساسیت زیاد و درست کار نکردن دستگاه میشه. البته نکته مهم این هست که وقتی ما این ولتاژ اولیه رو بررسی میکنیم نباید سیگنال مزاحم دیگری وجود داشته باشه! پس ولتاژ گیری باید در شرایطی که آنتن از دستگاه جدا شده یا حداقل بسته هست و همینطور پس از شیلد کردن صورت بگیره. وگرنه امواج دریافتی از محیط که در جاهای مختلف منزل هم تفاوت دارن میتونه به نتیجه گیری اشتباه از ولتاژ مناسب منتهی بشه. به اعتقاد من فیبر آخر آقا پیام بخودی خود استاندارد خوبی داره و نیازی نیست هیچ قطعه ای برای رسیدن به ولتاژ مناسب تغییر بکنه.
2- ترانزیستور مورد استفاده باید دارای hFE یا بتای 400 الی 600 باشه. رقمی مابین این محدوده در مجموع میتونه بهترین جواب رو بده. هم از این حیث و هم سایر فاکتورهایی که قبلا مطرح کردیم ترانزیستور BC550C میتونه یکی از بهترین گزینه ها باشه. وگرنه بسیاری از مسائل در مورد این دستگاه هست که ربطی به ترانزیستور نداره! مثلا شما اگر در ساعات مختلف و در جاها و شرایط مختلف ولتاژگیری کنین نتیجه متفاوت خواهد بود و نمیشه این رو الزاما به حساب ترانزیستور گذاشت!
3- جعبه مدار باید حتما بصورت کامل و با فویل آلومینیوم ضخیم یا حتی فیبر مسی شیلد بشه! جایی دوستی فرمودن روی دستگاه نباید شیلد بشه که با توجه به شکل کارکرد مدار مطلب درستی نیست. همینطور با توجه به حساسیت بالا و طیف فرکانسی موثر در کارکرد دستگاه بهتره از فویل نازک استفاده نشه چون اثرش ضعیف تر خواهد بود. قسمت پشت آنتن هم باید حتما دارای شیلد حتی قویتری باشه و فقط دور بخش آنتن اندکی باز گذاشته بشه تا به آنتن اتصال نکنه.
4- آنتن مورد استفاده ترجیحا باید از نوع تکی و تلسکوپی بدون قسمت آهنی و با حداکثر طولی باشه که امکان اپراتوریش رو داشته باشین. مطمئنا آنتن کوتاهتر از 40 سانت جواب خوبی نمیده و بلند تر از 1 متر هم به اون شکل عملی نیست. استفاده از 2 آنتن برای این نوع سیستم هر چند ممکنه قدرت بیشتری داشته باشه ولی مشکلات دیگری داره که بنظر من بهتره استفاده نشه. همینطور برای قدرت عملکرد بهتر آنتن میتونین در قسمت پشت و عمود بر آنتن یک فیبر مسی با اندکی فاصله نسبت به ته آنتن در نظر بگیرین و به زمین مدار وصل کنین. این مساله زمین آنتن رو قویتر میکنه و گیرندگی بهتر میشه. اگر خواستین بهترین جواب رو بگیرین در صورت امکان میتونین پشت آنتن یک دیش کوچک فقط از جنس مس یا آلومینیوم نسبتا ضخیم در نظر بگیرین و به زمین مدار وصل کنین طوری که آنتن تلسکوپی بدون اتصال به این دیش از وسط اون رد بشه. در مجموع چنین آنتنی قویترین کارایی رو خواهد داشت.
5- در مورد واکنش دستگاه به برخورد دست با آنتن چند حالت وجود داره! اگر آنتن بسته باشه بدلیل اینکه امواج موجود در محیط بصورت قویتری توسط بدن جذب شدن ؛ دست زدن به احتمال زیاد منجر به روشن شدن چراغها میشه! ولی اگر آنتن به اندازه کافی بلند باشه و کارش رو درست انجام بده باید در اکثر مواقع دست زدن منجر به خاموشی چراغ بشه. این مساله در جاهای مختلف و ساعات مختلف تفاوت داره و به امواج محیطی موجود در اون شرایط مکانی و زمانی مرتبط هست. پس هر کدوم این حالات الزاما نشانه درستی یا نادرستی کارکرد دستگاه نیست.
6- بنظر من کاوش در شرایطی که چراغها کاملا خاموش باشن بسیار ریسکی هست و دستگاه ممکنه از شرایط بالانس و آستانه خارج شده باشه و هدف سنس نشه یا ضعیف سنس بشه. لذا پیشنهاد میکنم دستگاه رو طوری تنظیم کنین که چراغ اول هر از گاهی چشمک بزنه و متوجه بشین که کماکان در آستانه قرار داره. با این روش بالانس اگر بخواین بوق اضافی نداشته باشین میتونین بازر رو به خروجی چراغ دوم متصل کنین تا با چراغ دوم بوق داشته باشین نه چراغ اول. در این صورت چراغ دوم برای شما ملاک سنس خواهد بود و چراغ اول میتونه در آستانه بودن دستگاه رو مشخص کنه. بهرحال تمام این دستگاهها همونطور که با سنس واکنش نشون میدن ؛ تحت شرایط برعکس سنس از بالانس خارج میشن و حساسیتشون هم کاهش پیدا میکنه که کاوشگر باید حین کاوش حواسش به این مساله باشه.
7- برای بررسی دقیق اینکه چه فرکانسی موجب سنس هست باید کلکتور یا امیتر ترانزیستور 4 همزمان با سنس توسط فرکانسمتر اندازه گیری بشه! هر چند ابزارهایی مثل اسکوپ یا اسپکتروم آنالایز بسیار مناسب تر هستن ولی به جهت عدم امکان دسترسی احتمالی دوستان و همینطور تخصصی بودن آنالیز موج با این دستگاهها بهتره فعلا به فرکانس متر اکتفا کنیم. به این منظور باید فرکانس در نقطه مذکور در حین سنس اهداف مختلف ملاحظه و یادداشت و سپس اعلام بشه بلکه بتونیم به نکات جدیدی برسیم. در حال حاضر این مهمترین کاری هست که میتونه توسط دوستان انجام بگیره کما اینکه یک موردش رو دوستمون زحمت کشیدن.

درود به تمامی دوستان و تشکر از مهندس حمید بابت اطلاعات سازنده و مفیدشون
همینطور که دوستانی که ساختند و نتایج تست هاشون رو اعلام کردن، ( البته من وقت نکردم همه صفحات رو بخونم و از هر چند صفحه یکی رو نگاه کردم) بنده نتیجه زیر رو گرفتم که ظاهرا با اصول کار کرد سیستم همخوانی داره. شاید اصول کارکرد سیستم همین باشه:
1- نتایج آزمایش دوستان نشون میده سیستم میتونه بعضی اجسامی را که از خودشون میدان های الکترومغناطیسی ارسال می کنند نظیر موبایل و میدانهای برق فشار قوی و ... رو آشکار سازی کنه. خوب این با توجه به ساختار مدار یک امر طبیعی محسوب میشه و هر کسی به راحتی میتونه اونو متوجه بشه. تقویت و یکسوسازی و روشن شدن ال ای دی ها. به نظر بنده هدف از ساخت این مدار هم همین بوده و جناب فرانکو قصد داشتن یه رنج فرکانسی خاص رو تقویت و آشکار سازی کنند.
2 - علاوه بر اجسامی که از خودشون امواج الکترومغناطیس ارسال میکنن، طبق آزمایشات دوستان این سیستم میتونه بار الکتریکی ساکن رو نیز آشکار سازی کنه. مثلا دوستانی اشاره کردن که با نزدیک کردن خودکار حامل بار الکتریکی ساکن ال ای دی ها روشن میشن. خوب هممون تو دوران راهنمایی با دستگاه الکتروسکوپ آشنا هستیم که اونجا با نزدیک کردن یه جسم دارای بار الکتریکی ساکن به کلاهک الکتروسکوپ عقربه اون منحرف میشد. خوب تو این سیستم هم با نزدیک کردن یک جسم دارای بار الکتریکی ساکن مثلا مثبت به آنتن باعث میشیم الکترونهای آزاد درون فلز آنتن به سمت جسم حرکت کنند و نتیجه میشه که یک جریان dc خیلی کوچک وارد سیستم میشه. این جریان توسط ترانزیستورها تقویت میشه و توسط ال ای دی ها آشکار سازی میشه. حالا چرا فلزی که زیر خاک مونده رو میزنه دقیقا ممکنه به همین دلیل باشه. خوب فلزی که زیر خاک مونده باشه ، یونهای اون فلز در اطرافش به مرور زمان پخش میشن و این پخش یون باعث بوجود اومدن یه میدان الکتریکی ثابت در اطراف فلز میشه. وقتی ما این سیستم رو به این فلز نزدیک میکنیم میدان الکتریکی اطراف فلز باعث کشیده شده الکترونهای آنتن به سمت نوک آنتن میشه و این یعنی حرکت حفره های دارای بار الکتریکی مثبت بصورت عکس به سمت داخل . یک جریان dc مثبت به سمت ترانزیستورها ایجاد شده و نهایتا تقویت و آشکارسازی هدف. در اینصورت باید این نکته رو یادآور شد که در اطراف فلز طلای مدفون بدیهتا چون طلا کمتر میل به واکنش شیمیایی داره احتمالا با یونهای کمتری سرو کار داریم و میدان الکتریکی ضعیفتره و طلا خیلی سختتر سنس خواهد شد. البته اگه مدت دفن طلا بسیار طولانی بشه و طلا در معرض تماس مستقیم با خاک باشه این مشکل کمتره.
خوب بصورت واضحی مشخصه که هدف جناب فرانکو این شماره دومی نبوده چون ساختار مدار و بخصوص استفاده از فیلترهای بالا گذر این موضوع رو روشن میکنه که طراح قصد شکار امواج با فرکانس بالا رو داشته و این کاربرد دومی اتفاقی حاصل شده (خود طراح هم مثل اینکه این اتفاقی بودن رو اشاره کردن).
حالا در صورتی که موضوعی که بنده در شماره دوم گفتم درست باشه میتونیم نتیجه بگیریم که دوستانی که از این سیستم برای شکار فلزات مدفون استفاده میکنن باید نکته زیر رو رعایت کنند:
نکته: در هنگام ردیابی با این سیستم همینطور که به سمت هدف حرکت میکنین باید بطور مستمر سیستم رو به چپ و راست حرکت دهید و مستقیم به سمت
هدف ثابت نگیرین چون این سیستم برای روشن کردن ال ای دی ها نیازمند تزریق جریان dc از آنتن هستش و اگه ثابت به سمت هدف نگهدارید و بخصوص در مواقعی که سرعت راه رفتن به سمت هدفتون کمه یا اینکه به سمتی حرکت میکنن که فاصلتون رو از هدف کم یا زیاد نمیکنه، الکترونهای آنتن تغییرات میدان الکتریکی رو احساس نخواهند کرد و جریان dc کم کم ضعیفتر میشه تا قطع بشه و احتمالا شاهد چشمک زدن ال ای دی ها و نهایتا خاموش شدن اونها و گمراه شدن اپراتور میشه. حالا فرض کنید هدف در قسمت شمال قرار داره و ما از جنوب به سمت اون با سرعت کم در حال حرکتیم، در اینصورت بهتره اگه سرعتمون خیلی کمه آنتنها رو به سمت شرق و غرب مدام چپ و راست حرکت بدیم تا میدان هدف بهتر توسط سیستم احساس بشه.
بنده خودم سیستم رو نساختم و نمیتونم تست کنم و مطلب بالا برداشت اینجانب از این سیستم بود و ممکنه درست یا اشتباه باشه و البته ممکنه توسط دیگر دوستان هم تو این تاپیک اشاره شده باشه ولی تو چند صفحه ای که خوندم ندیدم. برای همتون آرزوی نشاط و سلامتی دارم
ص253
با سلام و خسته نباشيد خدمت همه دوستان و بويژه مهندس حميد و پيام عزيز, پيام جان خوش امدي
استاد حميد گرامي, فقط يک مورد رو در خصوص بند ٧ در مورد فرکانس روزنانس و نظر فرانکو عرض کنم که ايشون با حذف خازن ٢٢p و عدم تاثير اون به اين دليل موافق هستند که روي وجود ظرفيت خازني بين پايه هاي اميتر بيس (eb) ترانزيستور Tr2 حساب باز کردند و معتقد هست که اين خازن 22p بواسطه خازن c10 با کاپاسيتانس eb ترانزيستور ٢موازي هست و اگر احيانا اين خازن 22pحذف هم بشه زياد مشکلی پيش نمياره چون با حذف اون هنوز ظرفيت خازني پايه هاي tr2 نقش جايگزين رو بجای اون بازي ميکنه و فقط مقدار کلي ظرفيت خازني يک مقدار کمتر ميشه يعني نهايتا نصف ميشه! و فرکانس روزنانسLc هم نهايتا در همون حول و حوش fm والبته بالاتر از اون و به سمت VHF افزايش پيدا ميکنه! هر چند من خودم هم الان نظر شما رو در مورد sw قبول دارم و ديگه اعتقادي به اينکه دستگاه در رنج FM يا بالاتر کار بکنه ندارم, ممنون از زحمات


ممنون.
خدمت دوستان عرض کردم بدلیل وجود خازن 9 و ترانزیستور 2 و نحوه بسته شدن مدار رزونانس ؛ حساب باز کردن روی فرکانس رزونانس دقیق در این مدار زیاد معنی نداره و نمیشه محاسبه دقیقی کرد. اما این چیزی هم که فرانکو گفته دیگه از اون حرفهاست! بله امیتر بیس حالت خازنی اندکی داره که البته ثابت هم نیست و بستگی به نوع بسته شدن ترانزیستور در مدار داره! این خازن با خازن 560 پیکو سری میشه و در مجموع موازی سیم پیچ قرار میگیرن که قطعا حکم یک خازن کوچکتر از 22 پیکو رو خواهد داشت و بمعنی فرکانس رزونانس خیلی بالاتر هست! اصلا هم محاسبه دقیقی نمیشه در این مورد انجام داد. ضمنا این حالت خازنی در صورت بود و نبود خازن 22 پیکو بهرحال وجود داره! اگر اینطور باشه که دیگه فرکانس رزونانس اولیه نباید 100 مگاهرتز اعلام میشد و رقم خیلی پایین تری در میومد چون خازن 22 پیکو باید موازی این خازن در نظر گرفته بشه! بهرحال من نه 100 مگاهرتز و نه 200 مگاهرتز و فرکانس مشابه اینها رو در این مدار دخیل نمیدونم چون حتی از همون ترانزیستور 2 هم رد نمیشه چه برسه به طبقات بعدی!
جالب اینجاست طراح خودش بر اساس تستها و پس از مدت طولانی به این نتیجه رسیده که بود و نبود خازن 22 پیکو چندان تاثیری نداره! خب اگر بحث سر تنظیم رزونانس بود که بودن یا نبودن این خازن عملکرد مدار رو زیر و رو میکرد! حالا نمیدونم دوستان به چه شکلی میگن با تغییر رزونانس و گذاشتن خازن متغیر دستگاه رو به فلزات مختلف حساس میکنیم! چنین چیزی با هیچ محاسبه ای روی این مدار جور نیست و طراح هم که مشخصا چنین اعتقادی نداره. پس قاعدتا اگر دوستان روی تغییر رزونانس به نتیجه خاصی رسیده باشن در نتیجه تست و برداشت اشتباه هست. من دوست دارم اگر اصراری روی این موضوع بود فیلمهای دقیقی در این مورد هم ببینیم. چون بارها دیدم که بعضیها چطور یک فلزیاب ساده و دارای کارکرد مشخص رو هم با روش غلط تست میکنن و برداشت اشتباهی میکنن! چنین دستگاههایی که دیگه جای خود داره.
ص268
پایه 3 آیسی اول همون خروجی تقویت کننده ترانزیستوری هست که برای سنجش ولتاژ استفاده میشه. نوسان در این ولتاژ میتونه حاصل وجود نویزهای خاص در محیط یا حتی کیفیت پایین خازنها تقریبا در همه بخشهای قبلی مدار باشه! ولی اگر در پایه 1 آیسی اول نوسان ولتاژ اضافی وجود داشته باشه ممکنه از عملکرد ایسی 358 یا نویز ولوم ترشهولد باشه. به همین دلیل پیشنهاد میکنم بین سر وسط ولوم 20 کیلو و زمین مدار یک خازن 100 نانوی عدسی یا مولتی لایر وصل بشه. توجه کنین این خازن 100 نانو باید سر وسط واقعی ولوم رو که به مقاومت 150 کیلو متصل هست ؛ به زمین یا منفی مدار وصل کنه. این کار تاثیر مثبت اندکی داره و میتونه عملکرد ولوم ترشهولد رو با ثبات تر بکنه.
در مورد خازنها توصیه میکنم کلا همه خازنهایی بالای چند صد پیکو رو از نوع مولتی لایر بذارین! وگرنه این عدسی های معمولی کیفیت بسیار پایین تری دارن.
بنظر من استفاده از دو تکه سیم موازی بجای خازن 1 پیکو کار جالب و مطمئنی نیست! لذا بهتره اگر ولتاژ خروجی بالا داشتین تعداد خازنهای سری 1 پیکو رو بیشتر کنین و اگر ولتاژ کمی داشتین تعداد این خازنها رو کمتر کنین. حالا اگر ناپایداری ولتاژ در هر حالت در اثر اتصال بخش اسیلاتور وجود داشته باشه طبیعتا خود این بخش ممکنه ایرادی داشته باشه! لذا در درجه اول توصیه میکنم خازن 330 پیکو رو هم از نوع مولتی لایر بذارین!
اگر خازنهای 1 پیکو نباشن و حتی سیم هم نذارین دیگه بخش اسیلاتور تاثیری در کار مدار نداره. طبیعتا بود و نبود کریستال هم همینطور خواهد بود. ولی وجود کریستال سبب ایجاد یک اسیلاتور 8 مگاهرتزی میشه که سطح ولتاژش هم کم نیست. به همین دلیل باید با خازن بسیار کوچکی به داخل تقویت کننده مدار کوپل بشه. بهرحال بنظر من بهتر این هست که این بخش برای مدار فعلی حفظ بشه هر چند وجودش برای عملکرد دستگاه ضرورت حیاتی نداره.


پنج شنبه 28 فروردین1399 - 10:36pm
کاربر فعال
کاربر فعال

تاریخ عضویت: دوشنبه 4 آبان1394 - 3:42pm
پست: 79
پاسخ با نقل قول
انتشار امواج به‌دو صورت‌انجام می‌شود. انتشار‌مستقیم و‌انتشار شکسته. در انتشار مستقیم (امواج با فرکانس بیشتر‌از ۴۰ مگا‌هرتز) امواج در خط مستقیم حرکت می‌کنند و جو نمی‌تواند بر روی آنها تاثیر بگذارد و امواج پس از مقداری حرکت در جو زمین، از زمین خارج شده و به فضا می‌روند. امواجی که بصورت مستقیم منتشر می‌شوند هر چقدر هم که قوی باشند نمی‌توانند از یک شهر به شهر دیگر بروند. در انتشار شکسته (امواج با فرکانس کمتر از ۴۰ مگاه هرتز) امواج توسط لایه‌های یونسفر (از ارتفاع ۷۰ کیلومتری تا ۳۰۰ کیلومتری زمین، لایه‌ای از هوای رقیق و یونیزه به نام یونسفر وجود دارد. این لایه در اثر نور خورشید یونیزه شده و اثرات الکتریکی دارد.) به طرف زمین منعکس می‌شوند و به این ترتیب می‌توانند با انعکاس‌های پی در پی کره زمین را دور بزنند. طبقه یونسفر از چند لایه تشکیل شده است. نزدیکترین لایه که D نام
دارد و در فاصله هفتاد کیلومتری سطح زمین است به جای انعکاس امواج آنها را جذب کرده و از بین می‌برد. این لایه توسط نور خورشید به وجود می‌آید و شبها از بین می‌رود و به همین خاطر شبها رادیو ایستگاههای بیشتری را می‌تواند بگیرد. برای مخابرات زمینی ماهواره‌ها، از فرکانسهای خیلی زیاد استفاده می‌شود تا بتوانند از لایه یونسفر بدون انعکاس عبور کنند.


جمعه 28 فروردین1399 - 1:29am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای

تاریخ عضویت: یکشنبه 18 فروردین1392 - 7:06pm
پست: 769
پاسخ با نقل قول
سلام به بهرام عزیز.
ببخشید بخاطر تاخیر در جواب شما.
پیام شما رو با دقت خوندم.چون به الکترونیک و اصلاحاتش مربوط به موج و فرکانس و ..... اصلا اشنایی ندارم تقریبا از ایده ها و تشریح شما چیزی نفهمیدم و نمیتونم هیچ نظری بدم ولی اونجاهایی که مربوط به اپراتوری و تغییر در رفتار مدار و یافته ها و گزارشهای دیگران هست میتونم نظرم رو بگم.بهرام عزیز همونطور که میدونی مشکل اساسی و بزرگ ما با این حرفه اینه که هیییییچ مرکز یا مرجعی وجود نداره که بتونه بصورت یک برنامه مدون و مشخص با رعایت مبانی و تعریف تست بر اساس اون موضوع خاص مداری مانندفرانکو رو تحلیل کنه و سپس تست واقعی ازش بگیره و سپس نتایج رو با دلایل علمی و مشاهدات موثق ارائه بده.
یعنی تقریبا میشه به تمامی گزارشهایی که از بچه ها و دوستان میرسه که من سلف داخلی یا بیرونی رو اینجوری یا اونجوری کردم و یا خازن فلان رو .... یا کریستال فلان گذاشتم و...و رفتم بیرون و همونجا که تا دو ماه پیش ات و اشغال میگرفت و الان دیدم نمیگیره بسنده کرد و این گفتارها رو مبنای یک فرضیه قرار داد.براحتی هر چه تمام تر میشه تقریبا تمامی این تست ها رو از هر نظری نقد کرد و ارتباط دادن این نتایج به اون عاملی که این دوستان میگن تغییرش دادن رو بکلی رد کرد.با اطمینان میگم مدارهایی مانند فرانکو که کاملا به شرایط محیطی وابسته هستن و عملکرد روز دوشنبه اونها (از نظر تنظیم پذیری واستفاده از فلان ترانزیستوربرای دریافت اثر آسمون)در یک محیط ثابت میتونه در روز چهارشنبه در همون محیط و یا با اپراتوری شخص دیگری متفاوت باشه اصلا عملکردش و یا نتایج تغییراتی که بچه ها توش میدن با اینچنین تستهایی از سوی دوستان قابل شناسایی و استدلال نیست.
تست با اینچنین مدارهایی زمانی معنی پیدا میکنه که ما هر گونه تغییری که در این مدار میدیم رو در چندین شرایط متنوع و واقعی جاری کنیم.یعنی ما حتما باید در یک محیط مشخص چندین گونه دفن با چندین گونه فلز مختلف از نظر جنس با چندین گونه فلز مختلف از نظر حجم با چندین طول عمر دفن مختلف و.... داشته باشیم تا بتونیم به هر تغییری که در مدار میدیم به نتیجه ای که بدست میاد با اطمینان نگاه کنیم.فراهم کردن این تنوع شرایط تست که برای بدست اوردن نتایج واقعی و قابل اعتماد برای اینچنین دستگاههایی کاملا ضروری هست با توجه به بیش از 30 حالتی که بوجود میاد و با توجه به طول زمان دفن های اونها تقریبا غیر ممکن هست.پس با اطمینان میشه گفت تقریبا به هیچ کدوم ازین تستهایی که توسط دوستان بیان میشه نمیتونیم به عنوان یک تست قابل اطمینان نگاه کنیم.با توجه به غیرممکن بودن فراهم کردن این شرایط تست فقط و فقط و فقط زمانی میتونیم نتیجه یک تغییر انجام داده در مدار رو اعلام کنیم که این تست در محیط واقعی روی یک طلا یا نقره یا دفینه واقعی انجام شده باشه و تازه اون نتیجه فقط برای اون شرایط صدق پیدا میکنه.وگرنه تغییری که امروز بدیم و بریم بیرون و ببینیم که اهن نمیزنه رو نمیتونیم تست مثبت ارزیابی کنیم.چون شاید همون تغییر طلا رو هم نزنه.و یا طلای با حجم کم در عمق متوسط رو نزنه و یا طلای با حجم متوسط در عمق زیاد رو نزنه و این خیلی بده و ما اصلا نمیتونیم این تغییر رو مثبت بدونیم بلکه احتمال منفی بودنش بمراتب بیشتره.به همین خاطر مقایسه کردن مدار ما با مدار فرانکو از نقطه نظر نتایج کار اشتباهی هست.اینکه فرمودی حتی با سلف 1 دور و 4 دور هم سنس داشتین واقعا نشوندهنده چه نکته مثبت یا منفی یا ثابت کنده چه نظریه ای میتونه باشه؟شما سلف رو ده دور و بیست دور هم بزارید حتما سنس هایی خواهی داشت.شما ارتباط سلف با انتن رو هم قطع کنید باز هم سنس خواهید داشت.میدونم این جمله اخر من باعث تعجب یا خنده میشه ولی اینار رو بکنید و تست کنید.البته نه یک بار نه دو بار.مدت زیادی ارتباط سلف رو با انتن قطع کنید و یک فاصله حدود 1 میلی بین اینها قرار بدید.مدتی با این وضعیت بیرون برید.میبینید بازهم سنسهایی خواهیید داشت.نمیگم سنس فلز یا سنس اثر.منظور فقط سنس هست.
میخوام بگم هر گونه تغییری هر نتیجه ای به همراه داشته باشه اصلا نمیتونه ثابت کننده اون ذهنیتی باشه که پشت اون تغییر وجود داشته.شناخت درست این مدار با این ویژگیهایی که داره از دست و توان ما خارجه.مگر اینکه شخصی بتونه با صرف زمان مثلا طی 10 سال اون تنوعات تستی رو در واقعیت با دستگاه خودش تجربه کنه.اونوقت حرف و نظر اون شخص میتونه بسیار هدایت کننده و قابل اطمینان باشه.
شما شروع کننده این تایپیک بودی و من موفقیتهای خودم رو بااین مدار تا حد قابل توجهی مدیون شما هستم ولی واقعیت اینه تقریبا به هیییییچکدوم از گزارششهای بچه ها از تستهاشون نمیشه به چشم یک تست قابل اعتنا و یک تست امید بخش نگاه کرد.به سادگی هر چه تمام تر ضعفهای این تستها در بیان و جملات این دوستان در گزارشهاشون مشخص هست.به همین دلیل هم هست که تعداد اشخاص موفق شده با فرانکو،یعنی اشخاصی که طلا نقره در عمقهای بیش از 2.5 متر کاوش کردن به 3 نفر نمیرسه.یکی از دلایل همین نتیجه گیری های بی پایه و شتابزده ار همین تستهای بسیاااااااااااااار غیر قابل اعتماد هست.
مسلما میتونه این مدار بهتر ازالانش بشه و شاید واقعا اون نکته ای که فرمودی از چشم من و دیگران دورمونده و شما پیداش کردی نظر درستی باشه و من و دیگران رو خوشحال میکنه که یافته ی خودتون رو لطف کنید و به ما بیان کنید.مانند اغاز همین تایپیک که با توجه و لطف شما بود.در مورد امواج رادیویی و دلیل بوجود اومدن اثر واقعا موضوع ساده و روشنی نیست.خوده فرانکو بکلی از بحث در این موضوع دوری میکنه و فقط نظرش رو بصورت کلی و خلاصه بیان میکنه.بهرام جان یه توصیه دوستانه. هرگز با تحلیل این مدار نمیشه ماهیت اثر رو شناسایی کرد.به نظراتی که در مورد ماهیت اثر میبینی که برخواسته از تحلیل مدار فرانکو هست توجهی نکن.بهرام جان قول میدم به شما فقط اگر یکبار سنس این مدار (اگر به گونه ای ساخته شده باشه که فقط در بالای هدف ارزشمند واکنش داشته باشه و به صورت چشمکهای مسلسلی با با فاصله منظم باشه) رو بچشم ببینی حداقل 50 درصد همه ایده هات و ذهنیتت در مورد ماهیت اثر تغییر میکنه.


شنبه 30 فروردین1399 - 11:37am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای

تاریخ عضویت: یکشنبه 18 فروردین1392 - 7:06pm
پست: 769
پاسخ با نقل قول
از همه دوستان عذر میخوام.من در بیان برخی مطالب اشتباهی کردم.لطفا مطالب اخرین پیام صفحه 492 و اولین پیام صفحه 495 من رو نادیده بگیرید.متشکرم.


شنبه 30 فروردین1399 - 11:41am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای

تاریخ عضویت: یکشنبه 18 فروردین1392 - 7:06pm
پست: 769
پاسخ با نقل قول
Ali.sh نوشته است:
سلام عرض میکنم خدمت دوستان و آقا عرفان عزیز
آقا عرفان من دیشب هم مقدار مقاومت های قسمت دیسیپلی رو به مقادیر اولیه(طرح اصلی) برگردوندم که باز فایده نداشت. حالا قصد دارم به عنوان آخرین تقلا و آخرین حرکت مدار رو به حالت اولیه تغییر بدم(بدون سلف دوم و آمپلی) که اگر باز نشد کلا بی خیال این مدار بشم.
سوالی که ازشما دارم این هستش که: به نظر شما در مرحله ی نخست قسمت سلف دوم رو جدا کنم ؟و یا آمپلی رو جدا کنم؟ یا هردو رو با هم جدا کنم از مدار؟
اگر بخوام آمپلی رو جدا کنم سنس اثر آسمون در محل کاوش به چه صورت هست؟ منظورم اینه حالا که ما آمپلی رو جدا کردیم و طبیعتا ولوم 4.7 کیلو هم جدا شده تلاش برای سنس اثر آسمون فقط با ولوم آستانه هست؟به چه صورت؟

سلام.
هر دو رو با هم حذف کن.یعنی قسمت سنسور رو فقط بصورت شماتیک اولیه بساز.یعنی با یک سلف و بدون قسمت امپلی.
در حالت سنسور طبق شماتیک اولیه ولوم 1 مگ رو در حداکثر قرار بده و فقط با ولوم استانه کار کن.اگر اثر اسمون نگرفت یکراست برو سراغ تغییرات داخل مدار.


شنبه 30 فروردین1399 - 11:53am
کاربر فعال
کاربر فعال

تاریخ عضویت: یکشنبه 19 اردیبهشت1395 - 11:21am
پست: 198
پاسخ با نقل قول
درود بیکران خدمت مهندس حمید و دوستان عزیز و جناب عرفان
تشکر میکنم بابت تمامی راهنمایی های خوب همگی
طبق فرمایشات مفید و ارزشمندتون که فرمودید بهترین و اوج تقویت فرکانس ورودی مدار حدود 3مگاهرتز هست .خواستم بدونم آیا میشه بخش فیلتر رزونانس را بجای 100 مگا هرتز روی 3 مگا هرتز طراحی و تنظیم کنیم؟



در مقابل تقدیر خداوند مانند کودک یک ساله ای باشید که هروقت او را به بالا می اندازند ، یقین دارد که او را خواهند گرفت


شنبه 30 فروردین1399 - 1:41pm
مدیر کل
مدیر کل

تاریخ عضویت: یکشنبه 19 اسفند1391 - 2:43am
پست: 12789
پاسخ با نقل قول
خواهش میکنم.
قبلا عرض کردم رنج کلی تقویت بخش ترانزیستوری این مدار رو میشه 1 الی 10 مگاهرتز در نظر گرفت که اوج اون بین 2 تا 3 مگاهرتز هست. این ارقام زیاد اهمیتی نداره و میشه گفت بصورت شانسی در ترکیب بندی این مدار اتفاق افتاده! یعنی اصلا چیز محاسبه شده ای نبوده. اما از نظر اینکه مثلا بخش سیم پیچ رو از ابتدا متناسب با این رنج فرکانس تغییر بدین فکر نمیکنم نتیجه خوبی داشته باشه. چون سیم پیچ با ظرفیت خیلی بالاتر نیاز هست که در اون صورت بسیاری از نویزهای اضافی به داخل مدار راه پیدا میکنن و از طرف دیگه با طول عادی آنتنهای مرسوم هم روی فرکانس پایین امپدانس جور در نمیاد و موج ضعیف تری وارد میشه. لذا براورد من این هست که به احتمال زیاد اصلا جواب نمیده یا حداقل نتیجه سنس خیلی ضعیف تر خواهد بود.


شنبه 30 فروردین1399 - 5:01pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 15 خرداد1397 - 10:15am
پست: 248
پاسخ با نقل قول
جهان بین نوشته است:
سلام خدمت بهرام عزیز - rooz -- جناب عرفان و دیگر دوستان


در خصوص عملکرد مدار بنده بررسیهایی انجام دادم که بنظرم تیر خلاص به تکمیل دستگاه هست :ymparty:



بطور یقین تغییرات در اهم سلف میتونه گیرندگی رو بیشتر کنه اما دیگه خبری از کنترل نیست و امواج محیطی و اختلالات هم سنس میشن

و در حالتی ما دقیقا با خود ولتاژ دو سر سلف کار نداریم که تقویتش کنیم - ما با ماهیت رسانایی طرف هستیم که بنده نمیتونم واضح بازش کنم فقط میخوام یه سوال اساسی برسم که اگه جواب بدید - میتونیم تو مسیر درست قرار بگیریم - منم تا جایی که صلاح باشه تجربیاتم رو بیان میکنم

در کل بنده میدونم چرا مدار جناب عرفان بهتر عمل میکنه و حتی رو این طرح تمام قطعات متغییر رو ثابت کردم و با تغییرات تمام پروسه تغییر ولتاژ رو به یک ولوم واگذار کردم که دقتش بینظیره و کلا دیگه میتونم بگم اگه ضلاح باشه میتونیم این رو عمومی کنیم و طرح رو ارتقا بدیم

از شما عزیزان خواهشمند هست به این سوال پاسخ بدهید که انشالا به نتیجه ای که میدونم برسیم :YMPRAY:

1- ایا مدار فرانکو بدون قسمت اسیلاتور توان گرفتن اثر هدف رو داره؟ حالا بسیار ضعیف یا کلا به هر نحوی؟ بنوعی کلا تغییری تو ولتاژ مدار ایجاد میشه؟

خب اینجا یه حالت تو مدار هست که به القای بین قطعات ربط داره و رسانایی - این دلیل خاموشی و روشنی هم همینه

تا بحال شده به ایزوله کردن قسمتهای مدار فکر کرده اید یا مهار القای قطعات ؟ یا دو ولوم کردن یکی استانه ورودی یکی استانه خروجی YMWHISTLE

در کل یقین دارم مدار فرانکو یه سیستم چند وجهی هست که واقعا تو سنس نوراوری داره شما جواب سوال رو بدهید بنده هم تئوری خودم رو بیان میکنم L-) و اگر از دید همگان منصفانه باشه مدار رو با pcb جدید تر رو ارایه میکنیم که کالیبره شده باشه

موفق باشید

سلام بر جهانبین عزیز حال شما @};-
خداقوت و خسته نباشید از تلاش هاتون در بهبود این مدار . نکاتی که فرمایش کردین رو سعی می کنم خلاصه پاسخ بدم .

در مورد اهم سلف بنده از سیم مسی با روکش نقره اندود استفاده کردم که به دلیل در اختیار داشتن نقره خودم ساختمش . این سیم ها اهم بسیار کم دارند و مشخصات فرکانسی شون با سیم های مس معمولی متفاوت هست . یعنی در فرکانس کار بالا و امواج گیگا هرتز رسانایی فرکانسی بیشتری دارن و اگر دقت کنید در مدارات مخابراتی بر مبنای فرکانس کاری از نقره یا رو کش طلا استفاده می شه نمونش همون موبایلی هست که در اختیار دارید . الیته در مدار فرانگو سیم مسی هم بخوبی کار می کنه و دقت کنن که دوستان متضرر نشن و هزینه ی بیش از حد نکنن . لینک اون دستگاه رو خدمتون میزارم برای نمونه ملاحظه بفرمایید :
viewtopic.php?f=24&t=2576&hilit=%D8%B1%D9%88%D8%B2+Rooz&start=3600

مورد بعد اینکه بنده هم به ندرت ترانزیستور عوض می کنم و تغییرات شدت سیگنال ورودی کریستال رو می شه به یک دیود واریکاپ تحویل داد و با یک عدد ولوم براحتی اون رو بادقت کنترل کرد که در یک نمونه ی آزمایشی هم از این روش استفاده کردم و مزایا و معایب خودش رو داره .

1- ایا مدار فرانکو بدون قسمت اسیلاتور توان گرفتن اثر هدف رو داره؟ حالا بسیار ضعیف یا کلا به هر نحوی؟ بنوعی کلا تغییری تو ولتاژ مدار ایجاد میشه؟
پاسخ ، اوسیلاتور یه حد ولتاژ برای روشن موندن و تنظیم آی سی ها با ولوم آستانه ایجاد می کنه ، اگر شما کلا اوسیلاتور رو حذف کنی چون شدت سیگنال مبنایی نداری نمی تونی ال ای دی هات رو تنظیم بکنی و تحت هر شرایطی دستگاهت از تنطیم آستانه خارج می شه چون ولتاژ رفرنس دقیق و ثابتی دیگه نداری .

بنده بین قطعات رو ایزوله کردم البته کار دردسرداریه و یکم کم و زیاد یا لغزش تنظیم مدارت رو بهم می ریزه ، اگه درست انجام بشه واکنش های دستگاه تمیز تره و اگر اشتباه باشه مدام مدار به هم می ریزه ازنظر تنظیم آستانه و ، بنظر بنده طرح عرفان عزیز اصولی تر هست برای ساخت عمومی . نکته ی دیگه اینکه ما دقیقا نمی دونیم ایزوله کردن در همه جا و همه ی مکان ها مفید هست یا خیر . بستگی به شرایط محل و محیط داره بطور کلی .


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.



تا در طلب لقمه ی نانی نانی * تا در طلب گوهر کانی کانی
این نکته ی رمز اگر بدانی دانی * هرچیز که در جستن آنی آنی


شنبه 30 فروردین1399 - 5:34pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: شنبه 11 شهریور1396 - 10:26pm
پست: 603
محل اقامت: نیویورک
پاسخ با نقل قول
Rooz نوشته است:
جهان بین نوشته است:
سلام خدمت بهرام عزیز - rooz -- جناب عرفان و دیگر دوستان


در خصوص عملکرد مدار بنده بررسیهایی انجام دادم که بنظرم تیر خلاص به تکمیل دستگاه هست :ymparty:



بطور یقین تغییرات در اهم سلف میتونه گیرندگی رو بیشتر کنه اما دیگه خبری از کنترل نیست و امواج محیطی و اختلالات هم سنس میشن

و در حالتی ما دقیقا با خود ولتاژ دو سر سلف کار نداریم که تقویتش کنیم - ما با ماهیت رسانایی طرف هستیم که بنده نمیتونم واضح بازش کنم فقط میخوام یه سوال اساسی برسم که اگه جواب بدید - میتونیم تو مسیر درست قرار بگیریم - منم تا جایی که صلاح باشه تجربیاتم رو بیان میکنم

در کل بنده میدونم چرا مدار جناب عرفان بهتر عمل میکنه و حتی رو این طرح تمام قطعات متغییر رو ثابت کردم و با تغییرات تمام پروسه تغییر ولتاژ رو به یک ولوم واگذار کردم که دقتش بینظیره و کلا دیگه میتونم بگم اگه ضلاح باشه میتونیم این رو عمومی کنیم و طرح رو ارتقا بدیم

از شما عزیزان خواهشمند هست به این سوال پاسخ بدهید که انشالا به نتیجه ای که میدونم برسیم :YMPRAY:

1- ایا مدار فرانکو بدون قسمت اسیلاتور توان گرفتن اثر هدف رو داره؟ حالا بسیار ضعیف یا کلا به هر نحوی؟ بنوعی کلا تغییری تو ولتاژ مدار ایجاد میشه؟

خب اینجا یه حالت تو مدار هست که به القای بین قطعات ربط داره و رسانایی - این دلیل خاموشی و روشنی هم همینه

تا بحال شده به ایزوله کردن قسمتهای مدار فکر کرده اید یا مهار القای قطعات ؟ یا دو ولوم کردن یکی استانه ورودی یکی استانه خروجی YMWHISTLE

در کل یقین دارم مدار فرانکو یه سیستم چند وجهی هست که واقعا تو سنس نوراوری داره شما جواب سوال رو بدهید بنده هم تئوری خودم رو بیان میکنم L-) و اگر از دید همگان منصفانه باشه مدار رو با pcb جدید تر رو ارایه میکنیم که کالیبره شده باشه

موفق باشید

سلام بر جهانبین عزیز حال شما @};-
خداقوت و خسته نباشید از تلاش هاتون در بهبود این مدار . نکاتی که فرمایش کردین رو سعی می کنم خلاصه پاسخ بدم .

در مورد اهم سلف بنده از سیم مسی با روکش نقره اندود استفاده کردم که به دلیل در اختیار داشتن نقره خودم ساختمش . این سیم ها اهم بسیار کم دارند و مشخصات فرکانسی شون با سیم های مس معمولی متفاوت هست . یعنی در فرکانس کار بالا و امواج گیگا هرتز رسانایی فرکانسی بیشتری دارن و اگر دقت کنید در مدارات مخابراتی بر مبنای فرکانس کاری از نقره یا رو کش طلا استفاده می شه نمونش همون موبایلی هست که در اختیار دارید . الیته در مدار فرانگو سیم مسی هم بخوبی کار می کنه و دقت کنن که دوستان متضرر نشن و هزینه ی بیش از حد نکنن . لینک اون دستگاه رو خدمتون میزارم برای نمونه ملاحظه بفرمایید :
viewtopic.php?f=24&t=2576&hilit=%D8%B1%D9%88%D8%B2+Rooz&start=3600

مورد بعد اینکه بنده هم به ندرت ترانزیستور عوض می کنم و تغییرات شدت سیگنال ورودی کریستال رو می شه به یک دیود واریکاپ تحویل داد و با یک عدد ولوم براحتی اون رو بادقت کنترل کرد که در یک نمونه ی آزمایشی هم از این روش استفاده کردم و مزایا و معایب خودش رو داره .

1- ایا مدار فرانکو بدون قسمت اسیلاتور توان گرفتن اثر هدف رو داره؟ حالا بسیار ضعیف یا کلا به هر نحوی؟ بنوعی کلا تغییری تو ولتاژ مدار ایجاد میشه؟
پاسخ ، اوسیلاتور یه حد ولتاژ برای روشن موندن و تنظیم آی سی ها با ولوم آستانه ایجاد می کنه ، اگر شما کلا اوسیلاتور رو حذف کنی چون شدت سیگنال مبنایی نداری نمی تونی ال ای دی هات رو تنظیم بکنی و تحت هر شرایطی دستگاهت از تنطیم آستانه خارج می شه چون ولتاژ رفرنس دقیق و ثابتی دیگه نداری .

بنده بین قطعات رو ایزوله کردم البته کار دردسرداریه و یکم کم و زیاد یا لغزش تنظیم مدارت رو بهم می ریزه ، اگه درست انجام بشه واکنش های دستگاه تمیز تره و اگر اشتباه باشه مدام مدار به هم می ریزه ازنظر تنظیم آستانه و ، بنظر بنده طرح عرفان عزیز اصولی تر هست برای ساخت عمومی . نکته ی دیگه اینکه ما دقیقا نمی دونیم ایزوله کردن در همه جا و همه ی مکان ها مفید هست یا خیر . بستگی به شرایط محل و محیط داره بطور کلی .



سلام عزیز

بله خب دقیقا منظورم خود خروجی مداره که بدون وجود اسیبلاتور میتونه کار دریافت اثر دفینه و داشته باشه ؟ حالا یه تغییری که مثلا بگیم ولتاژ از0.2 به 0.3 رسید یا کمتر یا بیشتر کاری به مدار دیسپلی ندارم فقط خروجی

بعد از اون سلف طلا هم تاثییر مثبی نداره چون بهیچ عنوان مبحث خود فرکانس مطرح نیست

فرکانس برای حمل ماهیت اسیر شده هست وگرنه بدون فرکانس ما با حجم وسیعی از نیروها طرف هستیم که کنترلی رو گیرنگی ان نداریم
بحث ظرفیت و محاسبه اهم و شدت گیرندگی رسانایی هس که هرچقدر اهمش بالاتر باشه تازه بهتره البته کنترلش سخت تر میشه

منظورتون رو از دیود کنترل ولتاژ رو نگرفتم --- یه مبحثی هست که تمام پروسه تنظیم ولتاژ باید در قسمت مدار اسیلاتور رخ بده و قطعات جاهای دیگر دست نخوره البته چون راه حل بدست اوردن ولتاژ 2 تا 7 رو به مدار اسیلاتور محدود نکردیم داستان همینه که نمیشه بدون تغییر ترانزیستورها ولتاژ کم کنیم ولی خب جای فکر داره که چگونه میشه L-) و عملا تغییر دیگر ترانزیستورهای مدار و قطعات عملا بدلیل عدم اگاهی از عملکرد دستگاه هست وگرنه نیازری نیست - بعد از اون تابحال به قرنطینه کردن قسمتهای مدار فکر کرده اید که تاثییر منفی یا مثبتش رو بسنجید که بفهمید چه خبره؟

کلا ایزوله کردن به جداسازی اسیلاتور از القای تماما کنترل شده تتنها به قسمت خاصی از مدار خلاصه میشه و چیزی که توجه نمیکنید ایا خروجی ترانزیستور قبل زنرها میتونه موج اسیلاتور رو به ورودی ترانزیسستورهای قبلی برسونه؟ و چرا با نزدیک کردن انگشت به ترانزیستور اخر قبل زنز سنس داریم و ترانزیستورهای قبل کمترین واکنش رو دارن در حالی که باید بدلیل طبقات تقویت اثر بیشتری رو دریافت کنن ؟ فک کنم تنظیم ولتاژ مناسب به این موضوع هم بستگی داره که ما تاثییرات خروجی به ورودی یا هر تاثییر القایی رو در نظر نمیگیریم در حالی که یقین دارم یه سیم تکی از سیگنال الکتریکی بازم القایی در اطرافش داره

من یه طراحی دارم که اگه دوستان صلاح بدونن فیبر جدیدتری بزنیم L-)


شنبه 30 فروردین1399 - 9:43pm
نمایش پست ها از آخر به اول:  مرتب سازی بر اساس  
پاسخ به موضوع   [ 6542 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 ... 496 , 497 , 498 , 499 , 500 , 501 , 502 ... 655  بعدی

چه کسی آنلاین است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر عضو شده ای موجود نیست. و 16 مهمان


در این انجمن نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
در این انجمن نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید
در این انجمن نمی توانید پست خود را ویرایش کنید
در این انجمن نمی توانید پست های خود را حذف کنید
در این انجمن نمی توانید پیوست ارسال کنید

انجمن و سایت تخصصی فلزیاب و ردیاب با حضور اساتید مجرب - طراحی و ساخت و خرید و فروش مدارات الکترونیک و کیت و نقشه مدار دستگاههای پر قدرت فلز یاب و رد یاب با قیمت مناسب - دستگاه گنج یاب و دفینه یاب و گنجیاب جهت جستجوی طلا - بهترین و قویترین طلایاب و سیستم تصویری و فلزیاب پالسی و توباکس - آموزش اپراتوری ردیاب - best site / forum for metal detector (PI, VLF, Two Box, ...) , lrl , felezyab , felez yab systems to find treasure