به ماورا خوش آمدید

ممنون استاد گرامي استفاده كرديم

من با شش نفر از این کسانی که با اجنه در ارتباط هستن رفتم بیرون اما به نتیجه ای نرسیده
اینا تقریبا کلیات رو راست میگن اما در نشان دادن نقطه دقیق عاجز هستن
حتی با سه نفر از اینا رفتیم جایی هرکدومشون یک نقطه ای رو نشون میداد برای حفاری
مثلا یکیشون میگفت این نقطه باید حفاری بشه اما اون یکی میگفت چند متر اون طرفتر
اونها رو امتحان کردم مثلا میگفتم که در جیب من چی هست درست میگفتن

این افراد مثل بعضی از این ردیابها هستن طلای جدید رو خوب میزنن
اما در یافتن طلای قدیمی عاجزن

بله همینطوره
اکثر دراویش و دعانویسان ، افراد بدی نیستن و واقعا میخوان که کمک بکنن و خیلی هاشون توانایی هایی دارن ( همشون برای بنده قابل احترام هستن)
اما برای کارهای مهم ، مثل دفاین ، واقعا نیاز به افراد قوی تر و دقیق تری داریم
اکثر این عزیزان میتونن دره ها و کوهها و مکانهای جنس دار رو شناسایی کنن . این ربط مستقیمی به روح و دلشون داره که جنس دار بودن اون مکان رو متوجه میشن . مثل بو کشیدن مسیر بوی غذا که ما رو بسمت آشپزخونه میبره
اما مشکل اینجاست که توانایی نقطه کردن ندارن ( ما قابلمه ی غذا رو میخوایم نه آشپزخونه رو )
وگرنه اکثرا ، ما هم خودمون میدونیم که فلان کوه جنس داره . برای همین میریم سراغش

تمام تلاش و جستجو و دستگاه و ردیاب و حرف و حدیث در دفینه یابی ، آخرش به یک کلمه ختم میشه و اونم
" نقطه " ی حفاری هست
اگه با دستگاه و ردیاب و درویش و ملا و دعا و نوشته و علوم غریبه و جن و ملائکه و غیره ، نتونیم نقطه ی دقیق برای حفاری رو تعین کنیم ، یعنی عملا هیچ کاری نکردیم

معمولا وقتی این افراد رو وارد کار میکنیم ، یا ازشون میخوایم که کاری بکنن یا خودشون حرکاتی رو برای اثبات قدرتشون ، انجام میدن که اعتماد ما جلب بشه و معلوم بشه که توانایی این کار رو دارن
اگه از خودشون باشه ، ممکنه هر حرکتی انجام بدن که خیلی هاشونم عجیب و واقعی هستن
اما اگه دست ما باشه ، معمولا حاضرین تست درستی نمیگیرن . روال معمولش همین پنهان کردن اشیا تو مشت و جیب حاضرین هست که معمولا تشخیص میدن پیش کیه
اما اگه ما بخوایم و کمی عاقل باشیم ،
توجه کنید که باید برای اثباتشون ، چیز قویتری ازشون بخوایم که حداقل مقداری برابری بکنه با کاری که در اصل میخوایم برامون انجام بدن
پس رو کردن مشت و این حرکات بچه گانه ، بدرد ما نمیخوره
کاری که بتونه برابری بکنه با هدف اصلیمون ، اینه که چیزی تو زمین وسیع پنهان کنیم و هیچ ردی از خودمون جا نزاریم ، بعدش از طرف بخوایم که اونو پیدا بکنه . هرچقدر هم که خواستن بهشون وقت بدید
مطمئنا اکثرشون از پیدا کردنش عاجز هستن
کسی که بتونه از این تست سربلند دربیاد ، میتونید کل کار رو بهش بسپارید و موفق هم میشه
وگرنه امیدی به نقطه نیست

کار واقعی ، در خاک واقعی ، پیچیده تر از اونی هست که هر کسی بتونه اون زیر رو ببینه یا نقطه رو مشخص بکنه
خداوند خاک رو پوشاننده و امانت دار اسرار قرار داده

درود سنه دژ عزیز
بنده در دوران جوانی تغریبا به مدت 3 ماه واقعا پسر خوبی شده بودم (نماز و دعا و نماز شب زیاد میخوندم)
تو خواب دمای صبح احساس می کردم یک موجود سنگین بر روی سینه ام مینشیند و به قفسه سینم فشار زیادی می آورد که واقعا این نفس کشیدن برام سخت بود و احساس می کردم که الان هست که بمیرم .
این حالت میتونم بگم که راحت دو ماه هر روز برام اتفاق می افتاد تا اینکه بازم آدم بدی شدم و مشکل فشار بر روی قفسه سینم حل شد .
استاد سنه واقعا بنده اخرش هم نفهمیدم که چرا هر روز برام این اتفاق می افتاد و چرا در اون مدت نمیدونم بختک بود و یا هر چیز دیگر اذیتم می کرد .

درود بر شما
این حالتی که برای شما پیش اومده ، مثل یه مرحله از بازی هست که برای تعدا زیادی از پسرای خوب پیش میاد

معمولا وقتی انسانی قلبا تصمیم میگیره که آدم خوبی باشه و بسمت دین و خدا تمایل پیدا میکنه ، سر و کله ی اجنه پیدا میشه و به هر نحوی سعی میکنن که اونو از مسیری که در پیش گرفته منحرف بکنن
این مراحل پله به پله تجربه شده
این شاید برای بعضیها شوخی بنظر بیاد اما همانطور که خداوند فرموده : براستی شیطان برای شما دشمنی آشکار هست

اگه انسان منحرف شد که شد وگرنه شروع میکنن به حیله و نیرنگ و تحریک احساسات فکری و جنسی و حتی هماهنگ کردن افراد دیگری که باعث گناه شما بشن یا بنوعی مانع کار شما بشن
البته دوستان لازم نیست که بترسن و به خاطر این حرفای بنده ، خدای ناکرده از قدم گذاشتن در راه راست ، منصرف بشن
بلکه اگر در راه خود قاطع و راست باشن ، بزودی پیروز میشن و خداوند نیز افراد واقعی رو متفاوت میکنه از بقیه ( یعنی اگه درست راه برید ، قدرتهایی نیز به شما اعطا میکنه که خودتونم انتظار ندارید )

به این مراحل درجه میگن که هزاران درجه داریم تا برسیم به خدا

به درجات بالاتری که برسید ، دیگه اجنه بجای اینکه بیان اذیت بکنن ، کم کم از شما دوری میگیرن که ضربه نخورن
اما تا درجات آخر و تا لحظه ی مرگ نیز نباید از دام شیطان و مکر نفس ، غافل بود

شاید بیشتر مسلمونا شیطان رو طور دیگری مجسم بکنن . اما او بسیار بسیار داناست و در هر درجه ای با حیله ی جدید و قویتری وارد میشه و سعی میکنه که مانع ایمان بشه . البته برای مسلمانای معمولی که قصد بالایی ندارن ، زیاد بهشون کاری نداره . با شما هستم نترسید
مکر شیطان وقتی بالا میگیره که قصدمون قلبی و واقعی باشه
خصوصا در راه طریقت ، حساس و پیگیر هست ( دلایل بیشتر رو خواستین شرح میدم که چطوریه )

در مورد حالتی که برای شما پیش اومده ، اشتباه نکنید . حالت شما احتمالا بختک بوده و دقیقا ربطی به دلایلی که در بالا اشاره کردم نداره اما بی ربط هم نیست
در اون مرحله که خوب هستید و احساس خوبی دارید ، بیشتر برای انرژی شما میاد . مسئله ی انرژی مربوط به بختک رو ، تا حالا ندیدم جایی مطرح شده باشه اما خودم طبق تحقیقات و تجربیاتم بهش رسیدم
وقتی در اوایل انسانی میخواد وارد راه خدا بشه ، حالت ریلکس و آرامی داره با درونی پر از احساس انرژی مثبت .
بنظر بنده ، بختک بغیر از اذیت کردن ، از انرژی انسان استفاده میکنه و ممکنه در درجات خاصی که انرزی داریم ، هر شب بیاد سراغمون
اما مسیر که منحرف بشه ، دیگه تمومه .
وقتی که دوباره گناه میکنیم و میشیم همون آدم قبلی ، خودمون هم از ته قلبمون میدونیم که هیچی نیستیم و اون انرژی و شور و شوق قبلی رو نداریم
اینو اکثرمون تجربه کردیم
این همون کمبود انرژی درونی هست

بله استاد سنه دژ عزیز حق با شماست
چند سال پیش یکی از دوستان زنگ زد و گفت یه جایی هست بیا اینجا رو ردیاب بزن منم رفته بودم
اون ورا یه جای دیگه رو ردیابی کنم گفتم که میام این رو هم بگم که ردیابی من معمولی هست
متاسفانه نتونستم حرفه ای بشم بعدشم من ردیاب خوبی هم به دستم نرسیده (اگه باشه)
رفتیم یه جایی که بالای یه کوه بود راهش هم ناجور بود اونجا یه چشمه هم بود که آبش خیلی کم میومد
من ردیابی کردم و ردیاب یه جایی عکس العمل خوبی داشت برای من هم تعجب آور بود گفتم که اینجا عکس
العمل داره اگه چیزی باشه باید اونجا باشه
بعدش اومدیم به خونه اینا داخل روستا یه نفر مهمون داشتن که فامیل اونا بود ظاهرا اون طرف با اجنه ها
در ارتباط بود گفت که اونجا رو ردیاب زدین دوستم گفت که آره درست همونجایی که من ردیاب زده بودم
اون طرف هم اونجا رو گفته بود که جنس داره واقعا برای من جای تعجب داشت
بعد از ظهر به همراه اون طرف رفتیم دوباره کنار همون چشمه به من گفت که اینجا ورودی داره
باید با ردیاب بتونی ورودی رو پیدا کنی من هم هرچی تلاش کردم نتونستم ورودی رو پیدا کنم
گفتم که از بالا کار میکنیم گفت نمیشه باید از ورودی برین به هر حال یه جایی رو نشون داد گفت از اینجا کار کنین
گفت من قبلش اونجا رو پاکسازی میکنم و شما هم موقع کار یه کارهایی رو انجام بدین مثل خواندن سوره خاص
و دود کردن زردچوبه گفتم برای چی باید زرد چوبه رو دود کنیم گفت که موکل هایی که من میزارم
اینجا که اجنه های مکان رو از شما دور کنن این دود زرد چوبه به اونها انرژی میده و قوی ترشون میکنه
به هرحال ما فردا رفتیم اونجا رو کندیم سه متر اما ورودی رو پیدا نکردیم گفت که آثار و علایمی باید پیدا بشه که نشد
دیگه ولش کردیم تقریبا یک سال بعد من تونستم نسخه اونجا رو پیدا کنم
که نوشته بود بالای چشمه سنگ سیاهی هست از زیر سنگ سیاه بکنیدراهرویی پیدا میشه که اونجا یه سرباری هست
و بعد انتهای راهرو میرسه به اتاقی که پر جنس هست البته نوشته که این اتاق طلسم داره
من یه بار دیگه رفتم اونجا اما اون سنگ سیاه رو نتونستم پیدا کنم
منظورم از گفتن این داستان هم این بود که هم اون طرف راست گفته بود هم ردیاب درست زده بود
فقط پیدا کردن این ورودی و نقطه دقیق مشکل هست
حالا نمیدونم که اون طلسم باعث شد که طرف نتونه ورودی رو پیدا کنه یانه
فقط گفت که اینجا نگهبان داره که یک زن شرور هست و گفت که اینجا یک کلیسایی زیر زمین هست

ممنون از توضیحاتتون
بله بازم میرسیم به مشکل نقطه
اگه نتونن نقطه ی اصلی رو پیدا کنن کاری از پیش نمیره . نقطه ی اشتباهی هم معرفی کنن ، اون دیگه بدتر ، باید کلی زحمت بکشید و مورد داشتن محل نیز ، لو میره
البته اینکه موکل داشته ، فقط میتونه یه ادعا باشه
کسی که واقعا موکل داشته باشه ، میتونه اطلاعات بهتری داشته باشه ، نه اینکه مسیر اشتباهی بده برای حفاری
اگه دفینه طلسم داشته باشه ، موکل شاید نتونه نزدیک بشه اما میتونه مسیر ورودی رو بگه
اما اگه دفینه ، موکل قویتری داشته باشه ، میتونه به هر صورتی مانع نزدیک شدن موکل ضعیفتر بشه و نزاره چیز درستی از کار ، متوجه بشه

درود و خدا قوت به عزیزان و فعالان
دوست بنده چند سال پیش یک کتابی از پدربزرگش که سید بود از صندوقچش برداشت و کتاب درمورد احضار بود دوستان بنده در یک مسجد جمع شدند که احضار کنند بعضی از افراد که سن کمتری داشتند بهشون گفتن که به طبقه پایین برید احضار کننده ناشی بود گفت اب بیارید اینها احضار زدن ساختمون لرزید همشون فرار کردن بدون کفش محل رو ترک کردن و نفر اصلی هم دهنش کف کرده اونجا افتاده !با دعا و ایه رفتن اوردنش
اما ولش نمیکردن پیش کلی دعا نویس رفت تا ازاد بشه کم مونده بود از پشت بوم خودشو پرت کنه!حتی دوست من ک کتابو ۳ خطشو خونده بود تو خواب اذیتش میکردن من فقط کتابو دیدم همش حروف ابجد و اعداد عجیب غریب و اسم افراد خاصی توش بود!
وقتی احضار بزنی تو ظاهر میگی نمیترسم اما اون موجود همونطوری ک تو فک کنی نمیاد از چه سمتی و چجوری و چه شکلی بیاد معلوم نیست!نظرم اینه توی دنیای خودتون بمونید وقتی سررشته ندارید

استاد سنه دژ عزیز من از شما یک سوالی دارم و اون هم اینکه شما فرمودید که در کوه و بیابون سنگ پرتاب نکنید
ممکنه به اجنه آسیب بزنه .اجنه ها که دنیاشون با ما فرق داره و اونا اکثرا نامرئی هست چطور سنگ به اونا آسیب
میزنه ؟
من از بچگی به این پرتاب سنگ علاقه دارم و قتی میرم کوه اولین کارم پرتاب چند تا سنگ هست
سوال دومم این هست که شما میفرمایید که شلیک گلوله به اجنه ها آسیب میزنه
الان این معادنی که در کوهها حفر میکنن اکثرا هم مواد منفجره استفاده میکنن آیا اینها به اجنه ها آسیب نمی زنن؟
بعضی از این معادنها هم در واقع برای در آوردن دفینه های بزرگ ایجاد میکنن که اکثرا طلسمات سنگین دارن