حالا بریم سراغ احتمالات :
بدلیل مهم بودن جایگاه پایگاه اصلی ، معمولا پایگاه رو روی بلندیهای مهم مثل نوک تپه یا لب گردنه هایی که دید کافی به جاده دارن میسازن
پس در اکثر مواقع ، بصورت اتفاقی یا مجبوری ، پایگاهها میافتن روی جاهای مهم که مورد نظر ما هستن .
از قدیم خیلی از تک قبرها و دفینه ها رو کنار جاده ها و روی نقاط مهم میزاشتن که امروز ما برای نقشه برداری روی همون نقاط مستقر میشیم
در سیستم برق رسانی هم مجبورا یا عمدا ، تیرها یا دکلهای برق رو باید روی بلندی گردنه ها کار بزارن که سیمهای حامل ، گردنه به گردنه رد بشن و ارتفاع کافی رو نسبت به زمین داشته باشن
از کنار جاده ها که رد میشید یه نگاه به تیرها بندازید ببینید کجان
در سیستم مخابرات قدیمی هم که از تیر استفاده میشد بازم همین داستان بود
در سیستم مخابرات جدید هم که دکل مخابراتی میزارن برای روستاها ، بازم میزارن روی بلندترین نقاط کوهها ، که به همه ی اطراف دید کافی داشته باشه . و این نقاط متاسفانه یا خوشبختانه ، همان نقاط مهم در قدیم بودن . مانند قلعه ها یا نوک بلندی های استقراری و دیده بانی در قدیم
- خوشبختانه برای اینکه امواج مخابراتی یا تلویزیونی ، در نزدیکی گنجها و دفائن بزرگ ، فلز مدفون یا پدیده رو تحریک میکنن و توسط ردیابهای کارآمد ، بهتر سنس میشن
- بدبختانه هم برای اینکه ، خود دکل فرستنده را معمولا میزارن روی نقاط مورد نظر ما . بدلیل توان بالای فرستنده ها و حساسیت تقویتی مدارهای ردیاب ، نمیشه براحتی اونجا ردیابی کرد و تداخل پیش میاد
طراحی ردیابهایی که کمترین تداخل رو با این فرستنده های توان بالا ، داشته باشه ، کار سختیه
اما کمی از دکلها که فاصله بگیرید ، وجود امواج خیلی کمک میکنه به ردیابی دفینه ها
پس ، ممکنه که کاوشگران در نقاط مهم و استراتژیک ، با پایه گاههای نقشه برداری روبرو بشن و گاهی ممکنه درست روی نقاط مورد نظر اونها باشه که بهش مشکوک هستن
حتی ممکنه در حفاری این نقاط ، به دفینه یا قبر یا آثاری بخورن
در منطقه ما ، قدیما که به روستاها برق رسانی میکردن ، روی همه ی گردنه ها و تپه ها رو چال میکندن برای تیرهای چوبی یا سیمانی برق . در چند مورد به آثار برخوردن . تو یکی از چاله ها هم مجسمه طلا بیرون آوردن که آقایون بردن
حالا بقیه مناطق رو خبری ندارم اما مطمئنا بازم خیلی جاها این اتفاق افتاده
- یه نکته هم قابل ذکر هست : این همه چاله کندن رو ارتفاعات (چالهای 3 تایی به عمق نزدیک 2 متر ) و حمل تیرهای سنگین برق با دست خالی انسانها بر روی کوهها ی صعب العبور و شیبدار رو توسط آدمهای روستایی به اسم همکاری با دولت و کار اجباری بدون دستمزد انجام میدادن . اما بودجه ی کل کار رو قبلا از دولت گرفته بودن
سالها بعد ، شخصا از یه مقام شرکت برق شنیدم که بودجه ی کار رو دادن
هر مرد روستایی بسته به دورافتادگی روستاش از شهر و ارتفاع کوهها ، ممکنه 20 تا 70 روز کار اجباری بدون دستمزد انجام داده باشه . یکی دو سال مشغول بودن تا برق رو میرسوندن به یه روستا
حالا بگیم چرا ؟ میگن پیمانکار سواستفاده کرده از مردم
اما در اصل دولت بوده که گذاشته سواستفاده بکنن . یعنی دولت از این کار خبر نداشه ؟ مردم ساده روستایی چه میدونستن که بودجه چیه و پیمانکار کیه . فکر میکردن کمک میکنن که برق بیاد به روستاشون
هرجا یه مسئولی ظلم کرد به مردم ، گفتن مسئولش سواستفاده کرده ، دولت مقصر نیست
من که هنوز فرق بین مسئولین و دولت رو متوجه نشدم