آیا تصویر مربوط به لرزه نگار جهت جلوگیری از حفاری می باشد؟

همه چیز و همه کس رو در هر جایی فقط همین موبایل لو میده.خیلی ساده

سلام و عرض ادب
من یه تجربه از سنسور دارم که گفتم در اختیارتون بزارم مفصل توضیح دادم که هم اطلاعاتتون هم بره بالا
یه روزی یکی از دوستانم بهم زنگ زد و گفت پایه یه کاره سنسور هستی؟ گفتم که سنسور کجا بود اونا برا نقشه برداری هستن گفت نه این واقعا سنسوره گفتم باشه بریم ببینیم تو روز رفتیم برا بازرسی منطقه کناره جاده تو سراشیبی یه درخت نیمه خشک شده بود اونم تو منطقه ای که یه دونه درخت خشک نمیدیدین سمت جیرنده که همیشه سرسبزه ، کارشناسمون گفت اینجا تک قبره سرداریه و این خشک شدن درختم بخاطره گازه طلاست،کناره درخته یه بتن رو زمین بود تقریبا چهل در چهل ، شب یه نفر رو تو محل نگهبان گذاشتیم و اومدیم شروع کردیم کار کردن بدون کلنگ نیم متر بغلش رو شروع کردیم با چاقو آروم آروم کندن که لرزشی ایجاد نشه کف دستامون تاول زد تا خوده صبح چاقو رو آروم فرومیکردیم تو خاک و با کف دست خاک میریختیم بیرون تقریبا چهل پنجاه سانت رفتیم پایین صبح شد روش رو با برگا پوشوندیم و برگشتیم دوباره فرداش رفتیم ادامه ش رو آروم آروم رفتیم پایین رسیدیم به یک متر اون بتن هم تا نیم متری باهامون بود تصمیم گرفته بودیم بریم زیرش تونلش کنیم، یک متر رو که رد کردیم دوستم گفت طبق دستگاهی که زدم ما احتمالا رد کردیم دوباره دستگاه آوردیم زدیم دیدیم فلز نشون میده از بغل چالی که رفتیم پایین ، گفت از بغلش رد شدیم شروع کردم بغل چال رو بیست سی سانتم گشاد کردن با چاقو اومدم تو نیم متر یهو چاقو فرو رفت تو یه فلز گفتم به دوستم جنس رو زخمی کردم فک کنم اونم اومد اروم اروم دورش رو خالی کرد دیدیم یه فلزه آلومینیومیه مثل بشقاب جفتمونم تعجب کردیم گفتیم فلز آلومینیوم اونم اینجا تو این عمق چی میگه دیگه، دوستم گفت ولش کن ادامه بده ادامه دادم که یهو نگهبانمون که تو محل گذاشته بودیم ساعت سه و نیم شب بود پیام داد در برید ، از محل تا جای ما دو سه دقیقه فاصله بود ما سریع در رفتیم تو جنگل و سه تا ماشین اومدن اما نتونستن پیدامون کنن خلاصه هرجوربود اونشب گذشت اومدم تو گوگل سرچ زدم عکس سنسور دیدم هیچ اطلاعاتی از سنسور نیست هیچکسی هم اطلاعاتش کامل نبود تو اطرافمون اما خوب طبق تجربه ای که کردیم و دستگاهی که زدیم فهمیدیم سنسور که مثل یه بتن تو زمینه سه تا شاخک اطرافش داشت که چاقویی که زدم در واقع بشقاب سنسور بوده برا پالس انداختن اون رو زخمی کرده بودم که ریختن رو سرمون بعده اون قضیه محلیا هم حساس شدن رو اون منطقه دیگه نشد بریم کار کنیم اما خوب واقعا سنسور وجود داشت چگونگی پالس انداختنش برام سوال بود نه سیمی داشت وصل باشه نه چیزی فقط برام جالبش این بود بشقاب جوری تو زمین کار گذاشته شده بود انگار زیرش سنگ های صاف رودخونه ای هفت هشت سانتی بود با خلا جوری که با لرزش اونا هم تکون بخورن باز شب بود و تایم هم نشد و دید هم خوب نبود ببینم چطوری بود

سلام
به فلزجو خوش اومدین
درباره ی وجود پایگاه گاههای نقشه برداری قبلا توضیحاتی عرض کردم که بیشتر دوستان با سنسور میراث اشتباهی میگیرن
برای پایه گاههایی که همیشگی هست :
اگه سنگ تخت و محکمی روز زمین باشه و به اندازه ای بزرگ باشه که بشه سه پایه رو روش مستقر کرد ، روی همون سنگ علامت میزنن و مستقر میکنن . و در مرکزش ممکنه سوراخ بزنن و یه میلگرد کوچک کار بزارن که فقط تهش دیده میشه یا اینکه یه + با رنگ بزنن

برای مکانهایی که سنگ نداره و زمین خاکیه یا جنسش محکم نیست ، مجبورن یه بتن بزارن که معمولا یه مربع 30 یا 40 سانتیه و بازم یه میلگرد در وسطش هست که درست دیده نمیشه
معمولا کسانی که با فلزیاب ، مکان رو برای دفینه تست میزنن ، بخاطر میلگرد بوق میزنه و فکر میکنن اون زیر خبریه
و برای مکانهایی که پایگاه موقتی هست ، یا یه دایره با اسپری رنگ میزنن و یه نقطه وسطش یا یه دایره با رنگ و یه نقطه وسطش .

اکثر پایه گاهها در کنار جاده ها هستن روی یه تپه یا در گردنه کنار جاده و ممکنه صدها متر با جاده فاصله داشته باشن اما به جاده دید و تسلط دارن . اینا دائمی هستن .
روی جاده یا طرح مورد نظر ، نقاط موقتی دیگری هستن که با یه دایره کوچک و نقطه در وسطش مشخص میشن و معمولا نقطه وسط رو یه میلگرد کوتاه میزارن. این نقطه مهمه چون دستگاهها به مسافت و زاویه و نقطه قرارگیری حساس هستن و باید دقیق در یه نقطه قرار بگیرن که مشخصات مکان رو ثبت کنن .
در طول پروژه، ممکنه چندین بار لازم بشه که بازم سه پایه یا ژالن یا میله رو روی اون نقاط مستقر کنن . پس نباید نقطه قبلی گم بشه
ژالن رو روی نقاط موقتی میزارن و از روی بلندی که پایگاه اصلی اونجاست ، کل نقاط موقت رو ثبت میکنن . از دوربین نگاه میکنن باید ژالن یا آینه یا منشور (بسته به نیاز ) دیده بشه . روی جاده ممکنه در هر 100 متر چندین میله کار بزارن . بستگی به دید و پیچ و خم جاده داره
پایگاه اصلی هرگز نباید گم بشه شاید برای چندین سال لازم باشه
این از اصول نقشه برداری هست . بنده تو منطقه خودمون با این نقشه بردارا رفتم و از نزدیک دیدم چیکار میکنن . در نقشه برداری و بتن گذاری و میله گذاری و استقرار پروژکتور هم کمکشون کردم که ببینم چی به چیه . هرچیزی که به کارم ربط داشته باشه یا نداشته باشه رو دوست دارم یاد بگیرم
لینک زیر رو مطالعه بفرمائید
https://www.daneshchi.ir/mapping-tools/

حالا بریم سراغ احتمالات :
بدلیل مهم بودن جایگاه پایگاه اصلی ، معمولا پایگاه رو روی بلندیهای مهم مثل نوک تپه یا لب گردنه هایی که دید کافی به جاده دارن میسازن
پس در اکثر مواقع ، بصورت اتفاقی یا مجبوری ، پایگاهها میافتن روی جاهای مهم که مورد نظر ما هستن .
از قدیم خیلی از تک قبرها و دفینه ها رو کنار جاده ها و روی نقاط مهم میزاشتن که امروز ما برای نقشه برداری روی همون نقاط مستقر میشیم
در سیستم برق رسانی هم مجبورا یا عمدا ، تیرها یا دکلهای برق رو باید روی بلندی گردنه ها کار بزارن که سیمهای حامل ، گردنه به گردنه رد بشن و ارتفاع کافی رو نسبت به زمین داشته باشن
از کنار جاده ها که رد میشید یه نگاه به تیرها بندازید ببینید کجان
در سیستم مخابرات قدیمی هم که از تیر استفاده میشد بازم همین داستان بود
در سیستم مخابرات جدید هم که دکل مخابراتی میزارن برای روستاها ، بازم میزارن روی بلندترین نقاط کوهها ، که به همه ی اطراف دید کافی داشته باشه . و این نقاط متاسفانه یا خوشبختانه ، همان نقاط مهم در قدیم بودن . مانند قلعه ها یا نوک بلندی های استقراری و دیده بانی در قدیم

- خوشبختانه برای اینکه امواج مخابراتی یا تلویزیونی ، در نزدیکی گنجها و دفائن بزرگ ، فلز مدفون یا پدیده رو تحریک میکنن و توسط ردیابهای کارآمد ، بهتر سنس میشن
- بدبختانه هم برای اینکه ، خود دکل فرستنده را معمولا میزارن روی نقاط مورد نظر ما . بدلیل توان بالای فرستنده ها و حساسیت تقویتی مدارهای ردیاب ، نمیشه براحتی اونجا ردیابی کرد و تداخل پیش میاد
طراحی ردیابهایی که کمترین تداخل رو با این فرستنده های توان بالا ، داشته باشه ، کار سختیه
اما کمی از دکلها که فاصله بگیرید ، وجود امواج خیلی کمک میکنه به ردیابی دفینه ها

پس ، ممکنه که کاوشگران در نقاط مهم و استراتژیک ، با پایه گاههای نقشه برداری روبرو بشن و گاهی ممکنه درست روی نقاط مورد نظر اونها باشه که بهش مشکوک هستن
حتی ممکنه در حفاری این نقاط ، به دفینه یا قبر یا آثاری بخورن
در منطقه ما ، قدیما که به روستاها برق رسانی میکردن ، روی همه ی گردنه ها و تپه ها رو چال میکندن برای تیرهای چوبی یا سیمانی برق . در چند مورد به آثار برخوردن . تو یکی از چاله ها هم مجسمه طلا بیرون آوردن که آقایون بردن
حالا بقیه مناطق رو خبری ندارم اما مطمئنا بازم خیلی جاها این اتفاق افتاده

- یه نکته هم قابل ذکر هست : این همه چاله کندن رو ارتفاعات (چالهای 3 تایی به عمق نزدیک 2 متر ) و حمل تیرهای سنگین برق با دست خالی انسانها بر روی کوهها ی صعب العبور و شیبدار رو توسط آدمهای روستایی به اسم همکاری با دولت و کار اجباری بدون دستمزد انجام میدادن . اما بودجه ی کل کار رو قبلا از دولت گرفته بودن سالها بعد ، شخصا از یه مقام شرکت برق شنیدم که بودجه ی کار رو دادن
هر مرد روستایی بسته به دورافتادگی روستاش از شهر و ارتفاع کوهها ، ممکنه 20 تا 70 روز کار اجباری بدون دستمزد انجام داده باشه . یکی دو سال مشغول بودن تا برق رو میرسوندن به یه روستا
حالا بگیم چرا ؟ میگن پیمانکار سواستفاده کرده از مردم
اما در اصل دولت بوده که گذاشته سواستفاده بکنن . یعنی دولت از این کار خبر نداشه ؟ مردم ساده روستایی چه میدونستن که بودجه چیه و پیمانکار کیه . فکر میکردن کمک میکنن که برق بیاد به روستاشون
هرجا یه مسئولی ظلم کرد به مردم ، گفتن مسئولش سواستفاده کرده ، دولت مقصر نیست
من که هنوز فرق بین مسئولین و دولت رو متوجه نشدم

حالا بریم سراغ نظریه ی ملزومات اولیه ی گذاشتن سنسور روی یک محل باستانی :

اولا میراث روی هیچ کاری سنسور نمیزاره مگر اینکه کاری پیدا بشه ، واسه یه چند روزی بخواد ازش مراقبت بشه تا خودش کاوش کنه . در این صورت هم نگهبان داره میزاره روش
کارهای دورافتاده روستایی رو که به اندازه ی کافی مهم باشه و از وجود گنج مطمئن باشه . معمولا یه نگهبان شخصی از همون روستا انتخاب میکنن که یه گوشه چشمی به کار داشته باشه که کسی نره حفاری کنه . حتی شاید اون نگهبان از سازمان دیگری حقوق بگیره چون میراث نگهبان دورافتاده نداره
اگه فرض کنیم که میراث یا یه نفر بخواد روی محلی ، یه سنسور بزاره که با حفاری مکان مورد نظر ، سنسور بهش خبر بده . اول باید ببینیم که تکنولوژی روز در مخابرات و ارتباطات تا چه حدی قوی هست و آیا این کار امکان داره ؟ و اگه امکان داره تا چه حد و به چه صورت ؟

- سنسور لرزشی داریم که با لرزیدن میتونه فعال بشه
- سنسور شیب داریم که با کج شدن زاویه ش نسبت به زمین میتونه فعال بشه
-سنسور صدا داریم که با صدا فعال میشه . چون در محیط بیرون انواع جانور و صدا داریم نمیشه براحتی استفاده کرد
- سنسور مادون قرمز و حرکتی داریم که باید بیرون باشه
- سنسور اثر هال و سنسور مغناطیس و سنسور تشخیص فرکانس داریم که هر کدام میتونن توسط پالسها یا امواج فلزیابها فعال بشن

اما مشکل اینجاست که هر کدام از این سنسورها ، در درجه ی اول نیاز به تامین برق دارن .
- پس یا باید به برق خطوط اصلی وصل باشن که اینطور نیست و کلی ترانس و ملزومات میخواد و هرگونه سیمکشی از آسمان به زمین ، از دید هیچکسی پنهون نمی مونه
- یا اینکه باید باتری بزارن که بهترین باتریها رو بزاری ، در بهترین حالت فقط چند روز دوام میاره
هر روز هم نمیتونن برن باتری عوض کنن
- یا باید صفحه خورشیدی بزارن که توضیح نمیخواد . خنده دار میشه
یعنی در درجه اول ، نمیشه

حالا فرض کنیم یه نگهبان محلی یا یه شخصی خصوصی بخواد از جایی محافظت بکنه که کسی نره سراغش و خودش هر چند روز یبار باتری عوض کنه ( مثلا یه ماکن باردار که خودش فعلا نمیتونه یا نمیخواد کاوش کنه )

مشکل بعدی : هر کدام از این سنسورها فقط سنسور هستن و ملزومات دیگری هم نیاز دارن که بتونن پیامی رو به بیرون مخابره کنن

- فرستنده داریم که امواج رو میتونه در برد مستقیم و بدون مانع در حالت معمول 100 متر و در حالت آنتن دار تا چند کیلومتر ارسال بکنه
اما بازم نمیتونه رو محل آنتن بزاره چون میبینن
- اما یه فرستنده خفن هم داریم که از همه بدتره و میتونه تا هر جایی که بخوای ارسال بکنه و خبر بده
اما بازم به باتری نیاز داره و اگه مشکل باتری نداشته باشه بازم یه نفر رو میخواد که در اون نزدیکی باشه و سریع بیاد سراغتون . پس بازم میرم سراغ نگهبان محلی
یعنی دولت از دور نمیاد سراغ هیچکس . حتی اگه تو یه روستا یکی بزنه چند نفر رو بکشه ، شبانه زنگ بزنی ، هیچ پاسگاهی نمیاد تا صبح بشه و امنیتشون به خطر نیافته

پس اولا : وجود سنسور بر روی دفینه توسط میراث ، امکانش نزدیک صفر هست
دوما : اگر کسی به وجود سنسور در پایه گاه یا هر محلی مشکوک بود ، مثلا فرض کنیم که یه نفر شخصی گذاشته باشه :

بنظر بنده ساده ترین راه حلش اینه که بتنهایی و شبانه ، بره روی محل و چندین ضربه با سنگ بزنه روی محل و بره از دور بشینه ببینه کسی میاد سراغی بگیره یا نه ؟
اگه کسی نبود شب بعدش یه سیستم پالسی ببره و رو محل چند دقیقه بزاره کار کنه و بازم بره از دور بشینه
شب بعدش بره با کلنگ مقداری حفاری بکنه و بازم بره از دور بشینه
اگه طی این شبها کسی نیومد ،
شب بعدش بسم الله بگه و حفاری اصلی رو شروع کنه و مطمئن باشه که اگه کسی اومد ، یا کسی خودشو تعقیب کرده یا اگه افرادی همراشه ، مشکل از خودشونه

البته بنده کسی رو به کاوش مکانهای ثبت میراث تحریک نمیکنم . هیچوقت سراغ اینجور مکانها نرید . فقط خواستم این بحث سنسور رو بکلی براتون روشن کرده باشم
امیدوارم پسندیده باشید
سنه دژ